در صف خریداران یوسف (ع) قرار بگیریم
ادامه ی بحث وظایف ما در زمان غیبت
یکی از عمدهترین وظایف ما در زمان غیبت، توسل است
تلاش کنیم از منتظران واقعی امام زمان(عج) و مورد تأیید ایشان باشیم
چه کار کنیم که در دایره منتظران واقعی باشیم؟
چگونه برای سنخیت پیدا کردن در زمان ظهور آماده شویم؟
در بازار بردهفروشان، خواستند که یوسف را بفروشند. خبر پیچید. همه برای خرید او آمدند. عزیز مصر هم برای خرید او آمد. صفی طولانی از ثروتمندان تشکیل شد. در بین این جمعیت، پیرزنی مقداری پشم ریسیده در دست خود گرفته بود تا یوسف (س) را بخرد! با تمام ثروت خود که همان مقدار نخ ریسیده بود، برای خرید یوسف آمده بود! میگفت، همین که ما را در صف خریداران یوسف بنویسند، ما را بس است…
این حکایت ما است. ما کجا و از یوسف زهرا (س) گفتن کجا؟! در فراق او اشک ریختن کجا و چشم گنهکار من کجا؟! برای او قدم برداشتن کجا و قدم پر معصیت من کجا؟! اما در این راستا قدم برمیداریم که شاید بگویند اینها هم جز دلسوختگان، برای مهدی زهرا (س) دعا کردند و در مجالس دعا برای ایشان شرکت کردند.
بدانید برای قدمی که برای اولاد فاطمةالزهرا علیهاالسلام بردارید در سه مرحله جواب شما را خواهند داد: در دنیا، برزخ و قیامت و حتماً در این سه مکان به سراغ شما خواهند آمد.
نمیشود ما سراغ امام زمان (عج) برویم، قبل از اینکه مادرشان را بشناسیم. مادر ایشان صدیقه طاهره سلاماللهعلیها است که امام صادق علیهالسلام در موردشان فرمودند: از لحظهای که خدا اراده کرده است خلق را خلق کند، مدار خلقت، گِرد وجود فاطمه (س) میچرخد. مادر ما، آن میلهی وسط سنگ آسیاب است. تمام کائنات، آن سنگ زیرین و ملکوت، آن سنگ رویین، گرد وجود مادر ما زهرا (س) میگردد.
کسی نمیتواند زمین، ملائک، ملکوت، خلق و موجودیت و خالق را بشناسد مگر محور را بشناسد، مگر فاطمه (س) را بشناسد.
حضرت زهرا علیهاالسلام را باید از زبان قرآن صامت و قرآن ناطق شناخت. بدون استثنا مفسرین گفتهاند که آیهی نور درباره اهلبیت علیهمالسلام است. در آیهی نور، محور معرفت، فاطمة الزهرا علیهاالسلام است. در این آیه، خداوند فاطمه (س) را مشکات معرفی میکند. مشکات، شیشهی روی چراغ است. خدا در آیهی نور، چراغ را معرفی کرده است، چراغدان را معرفی کرده است، بعد شیشهی روی چراغ را معرفی کرده است.
خاصیت چراغ روی شیشه چیست؟
1- اگر شیشه روی چراغ نباشد، نور چراغ قوت تلألؤ ندارد.
2- اگر شیشه نباشد، نور چراغ به اطراف پخش نمیشود.
3- شیشهی چراغ حافظ نور چراغ است. اگر باد بیاید به شیشه میخورد و باد مستقیم به نور نمیخورد.
اگر علی علیهالسلام چراغ است، فاطمه (س) شیشه است. اگر رسول خدا (ص) چراغ است، فاطمه شیشه است. شیشه مانع خطر است که باد، نور را خاموش کند.
شیشه از کل چراغ، داغتر است. شیشه شکنندهترین عضو چراغ است. بمیرم برایتان حورای انسیه…! شفافترین قسمت چراغ، شیشه است. آیا دیدهاید که برای شکستن شیشه او را بین درب و دیوار بگذارند؟! یا هرگز دیدهاید که برای شکستن شیشه، چهل نفر حملهور شوند؟!
به این توسل بسیار سفارش شده است. امام صادق علیهالسلام فرمودند: هنگام بلا و گرفتاری و مشکل، اگر زبانت به توسل باز شد، بدان که آن درب باز خواهد شد و پشت آن گرفتاری نجات خواهد بود.
در آخرالزمان چون بلایا بیشتر است، توسل ما باید قویتر باشد. چون گرفتاریها عجیبتر است، توسلات ما باید عمیقتر باشد. عمیقترین توسل، آن توسلی است که نام حضرت فاطمه (س) در آن برده میشود. چون نام فاطمه، از نام فاطر خداوند است، فاطر یعنی شکافنده.
بزرگواری که در حرم امام رضا علیهالسلام دفن هستند، بیان کردند: از شب اول قبر و حوادثی که در آن شب رخ میدهد بسیار میترسیدم. شبها با گریه میخوابیدم (ما از حوادثی که در آن شب رخ میدهد، خبر نداریم! از رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله پرسیدند: مرغها هنگام دانه خوردن، ناگهان به جهتی پرش میکنند، این به چه جهت است؟ رنگ پیامبر زرد شد و فرمود: نالهای از عالم برزخ میشوند که شما نمیشنوید!) بدون اینکه به کسی بگویم، نیت کردم چهل روز زیارت عاشورا بخوانم و به خانم فاطمهالزهرا هدیه کنم زیرا که شفیعهی برزخ، فقط فاطمهی زهرا علیهاالسلام هستند؛ و اهلبیت علیهمالسلام را به مادرشان قسم دادم که به داد من برسند.
(یکی از چیزهایی که عذاب شب اول قبر را از انسان برمیدارد، این است که در آستانهی امامی دفن شویم زیرا که آن شب، ملک عذاب نمیتواند بیاید زیرا شما آن شب، پناهنده به آن امام هستید…)
آن بزرگوار در ادامه گفت: پس زیارت عاشورا را هر روز میخواندم و چون در مشهد بودم، آقا امام رضا علیهالسلام را به مادرشان قسم میدادم. روز سی و هشتم در حالی که عاشورا را خوانده بودم و گریه کرده بودم، آقایی کنار دست من نشست و گفت: قبول باشد شیخ! گفتم: ممنون. در حالی که حوصله نداشتم، در حال بلند شدن، کارتی روی کتاب دعای من گذاشت. گمان کردم که کارت خرید و یا کارتی از این قبیل است. کارت را که نگاه کردم دیدم که روی آن نوشته: ما در آستانهی خود قبری برایت مهیا کردهایم، به خاطر مادرمان فاطمه. پس معجزهوار او را در جوار امام رضا علیهالسلام دفن کردند.
صلوات بر حضرت فاطمهی زهرا (س) چندین مدل است. برای هر کاری صلوات بر خانم را به ما یاد دادهاند. خدا رحمت کند آقای مرعشی نجفی را. ایشان مال زیادی نداشتند. نماز و روزه استیجاری برای اموات میگرفتند اما خدمات عجیبی داشتند و ملاقاتهای مکرر با امام زمان عجلاللهفرجه داشتند.
از دو لب ایشان شنیدم که فرمودند: سالهای سال است که دعای قنوت نمازهای پنجگانه من این است. آنچه خدا به من داده است، از آبرو، عزت، علم، دانش، توفیقات و… تماماً از برکت این دعا است.
«اللّهُمَّ إِنّی اَسْئَلُکَ بحقّ فَاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُسْتَوْدَعِ فیها اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد و أن تَغفِرَلی ذُنُوبی وَ اَنْ تَفْعَلَ بِی ما اَنْتَ اَهْلُه وَ لا تَفْعَل بِی ما اَنَا اَهْلُه»
خدایا به فاطمه و پدرش، همسر و فرزندانش و به وجود حضرت مهدی عجلاللهفرجه، از تو میخواهم که بر پیغمبر و آلش درود بفرستی، گناهان من را ببخشی و آنچه لیاقت من است با من رفتار نکنی، بلکه در شأن خدایی خودت با من رفتار کنی.
امام علی علیهالسلام فرمودهاند اگر توفیق داشتی در خودت عیبی را پیدا کنی و آن را درست کنی، یقین بدان یک عیب دیگری نیز داری. هیچ وقت مُبرّا از همهی گناهان نیستید زیرا اگر بنا بود که مُبرّا از گناهان باشید، پس غَفّاری خدا و توابی خدا چه معنا خواهد داشت؟!
بعد از توسل، از وظایف عمده در زمان غیبت امام زمان عجلاللهفرجه که باید در راستای آن تلاش مضاعفی داشته باشیم این است که تلاش کنیم که از منتظران واقعی حضرت باشیم یعنی تأییدی از جانب ایشان برای ما باشد که از منتظران حضرت هستیم؛ آیا برای ما مُهر تأیید میزنند؟!
اول باید بدانیم و به یقین برسیم که مورد تأیید واقع شدهایم:
ابتدا باید بدانیم که انتظار چیست؟ زمانی که فهمیدیم انتظار چیست، باید بدانیم که آیا این حالتها در من هست؟ سپس بدانیم چند تا از آن شرایطی که من را در زمرهی منتظران امام زمان وارد میکند در من جمع است.
1) انتظار حالتی درونی است اما آثار شگرف و عجیبی در زندگی میگذارد. انتظار یک اعتقاد است و اعتقاد یک مسئله درونی و قلبی است که دارای آثاری است.
1- آثار بیرونی انتظار، عدم رضایت به وضع موجود دنیاست. اگر به آنچه در جهان اتفاق میافتد، بیتفاوت باشی، اگر به ظلمهایی که در دنیا میشود، بیتفاوت باشی و بگویی به ما چه مربوط است، از دایرهی منتظران بیرون خواهی بود، اگر چه به جمکران بروی و نماز امام زمان بخوانی!
یک منتظر، انتظار میکشد که وضعیت تغییر کند و در این راستا سعی میکند به وظیفهی خودش عمل میکند. از وظایف انتظار، نفی و اثبات است. شرایط موجود را نفی میکند و میداند و اثبات میکند که این وضعیت تغییر خواهد کرد.
مثل پدر و مادری که فرزندشان به سفر رفته است اما سفرش خیلی طول کشیده است و هیچ خبری هم از او ندارند.1- آیا به وضع موجود راضی هستند؟ نه. 2- آیا میشود که یک لحظه منتظر آمدن او نباشند؟ نه. در تمامی لحظات به او فکر میکنند. 3- برای اینکه خبری از او بگیرند و وضعیت موجود را عوض کنند، کار میکنند و تمامی تلاش خود را میکنند تا خبری از او بگیرند. این پدر و مادر، منتظر هستند.
این حالت انتظار را اگر کسی داشت، قدم اول را در دایرهی منتظران برداشته است که از منتظران امام زمان عجلاللهفرجه باشد.
مثل مریضی که مرض لاعلاج دارد. در حالیکه که میداند بیماریاش لاعلاج است اما باز در جهت درمان اقدام میکند، سیتیاسکن میکند، شیمی درمانی میکند، پرتو درمانی میکند و هر کاری میکند تا وضع خودش را تغییر بدهد.
این حالتِ انتظار است. اگر کسی به این حد نرسیده است، در دایره منتظران نخواهد بود.
1- با وضع موجود در دنیا و در جامعه سنخیت پیدا نکنیم.
این کلام را فراموش کن که گفتهاند خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو. جماعت در دایرهی منتظران نیستند بلکه جماعت در دایرهی چپاولگران هستند! اگر همهی مردم بیحجابی و بیعفتی میکنند، تو نکن. اگر همه عشوهگری میکنند تو نکن. اگر همه خرجهای بیخود میکنند، تو استحاله در وضع موجود نشو.
انسان اشرف مخلوقات است، نباید اعتماد به نفس او در گرو انجام گناهان باشد.
رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله فرمود: از خدا حیا کنید آنچنان که حق حیا است.
خدا در قرآن میفرماید: از خدا بترسید و حق ترس از خدا را بهجا بیاورید. حق ترس از خداوند اطاعت است.
خدا خانم مالک را بیامرزد میگفتند: اگر کارگر منزل شما از شما نترسد، فرمان شما را نمیبرد و به دستور شما گوش نمیکند.
خدا به ما فرموده است که نماز را به عربی بخوانید، ما که هستیم که بگوییم من میخواهم نمازم را به زبان فارسی بخوانم؟ خدا میفرماید یک ماه را روزه بگیرید، ما که هستیم که بگویم، نه، من این سی روز را در طول سال پخش میکنم؟! اینها علامت خدا نترسی است.
ادامهی حدیث: صحابه عرض کردند: یا رسول الله! حق حیا چیست؟ و باید چگونه حق حیا را به جا بیاوریم؟ فرمود: باید اَجل و مرگ را همیشه مقابل چشمان خود قرار دهید.
(مرگ از همه چیز به انسان نزدیکتر است. مرگ فقط در تصادف نیست، هزاران نفر در خواب سکته کردند، هزاران کس در حالی که لقمه به دهان داشتند مرگ به سراغ آنها آمد…)
و سپس فرمودند: ابتدا نگاه کن به سَرت و آنچه که در سَرت است را اصلاح کن. (آنچه در سَر است، چشم و گوش و زبانت و اندیشهات؛ به آنچه میبینی و آنچه میشنوی و آنچه میگویی. امان از فضول کلام، حرفی را که به ما مربوط نیست را بیان نکنیم).
سپس فرمودند: بپرداز به شکم خود که در آن چه میریزی! اگر در شکم خود حرام بریزی، خون میشود، خون انرژی بدن ما را تأمین میکند، انرژی که حرام بشود، عملکرد تو حرام میشود، فعل تو حرام خواهد شد!
علی علیهالسلام فرمودند: کسی که صبح بلند شود و تمام هَم و غم او شکمش باشد، ارزش او نزد خداوند به قدر آن چیزی است که از او خارج میشود.
ادامه حدیث پیامبر (ص): حفظ فَرج از محرمات بکنید. (کاری نکنیم که موجب بیعفتی جوانهای مردم شویم و یاد کنید قبر را، یاد کنید پوسیده شدن در قبر را. کسی که آخرت، لقاء خداوند و بهشت خداوند را میخواهد، باید زیادی زندگی دنیا را ترک کند).
امام صادق علیهالسلام فرمودند: خدا هیچ کس را نیافریده مگر اینکه خانهای در بهشت برای او خلق کرده است و خانهای هم در جهنم؛ و چون قیامت میشود، اهل بهشت را در بهشت قرار میدهند، پس خدا پرده را کنار میزند و خانهی آنها را در جهنم نشانشان میدهد و به آنها میگوید: اگر اطاعت و بندگی من را نمیکردید، الآن به جای بهشت در جهنم در آن خانه بودید. و الله اگر در آنجا مرگ وجود داشت از خوشی جان میداد، خدا را شکر میکرد که در دنیا بندگی کرده است و الآن در آن جایگاه دوزخ نیست. سپس وقتی جهنمی را در جهنم جای میدهند، منادی ندا میدهد: بالا را نگاه کنید. خانهی آنها را در بهشت نشانشان میدهند و به آنها گفته میشود: اگر گناه نمیکردید اکنون در آن جایگاه بودید! امام ادامه دادند: اگر مرگ بود از حسرت، دوباره میمُردند! حسرت آنها غیر قابل تصور است…
خانهی بهشت این آدم جهنمی را به آن بهشتی میدهند، الَّذِینَ یرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ[1]، به این معنا است. دو بهشت است، یکی برای خودشان است و خانهی دیگر را از کسی که جهنمی شده است به ارث میبرند.
2- راه دوم برای اینکه در دایرهی منتظران امام زمان (عج) باشم، این است که برای آنچه که میدانم بعد از ظهور اتفاق خواهد افتاد، خودم را مهیا کنم (زمینهی سنخیت با آن دوران را در خود فراهم کنیم).
امام حسن عسکری (ع) فرمودند: خوش به حال آن دسته از شیعیان که در زمان غیبت فرزندم (امام زمان عجلاللهفرجه) آن عبادتهایی که در زمان ظهور او خواهد شد، اینان انجام دادهاند. زندگی بعد از ظهور حضرت، همراه با طهارت و پاکی است، با عدالت همراه است، با صداقت و امنیت همراه است و با بندگی خدا همراه است، با خشنود کردن خداوند همراه است.
امام علی علیهالسلام: هرکس طلب کند خشنودی مردم را به خشم خداوند، خدا کاری میکند که در همین دنیا، همان انسان او را مذمت کند (همان انسانی که برای خشنودی او نافرمانی خدا را کرده است او را مذمت میکند).
پس قدم اول این است که خشنودی مردم را به خشم خداوند ترجیح ندهیم.
امام علی علیهالسلام فرمودند: در عمل کردن به احکام اسلام، از ملامتِ ملامت کنندگان پروا نکنید تا خدا شر دشمنان شما را از شما دفع کند.
هر کس بنده خدا را به خاطر فقرش تحقیر کند یا به خاطر شکست و گرفتاریهایش و یا به خاطر مرضی که دارد، پیوسته خدا او را تحقیر میکند و پیوسته در خشم خداوند است تا زمانی که از این عمل برگردد و توبه کند.
رسول خدا (ص) به اباذر فرمودند: اباذر! محاسبهی نفس خود را بکن، قبل از اینکه با تو حساب و کتاب کنند. اگر خودت حساب نفس خود را بکنی حساب روز قیامت بر تو آسان میشود.
اگر خودتان حساب خود را بررسی کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد. نفس خود را بسنجید، در مراتب نفس و کمال، ببین نفس تو چقدر رشد کرده است، ببین در کمال، نفس تو چقدر رشد کرده است. خودت به خودت چه امتیازی میدهی؟ چقدر کمالات نفسانی داری و برای روز قیامت مهیا شدهای؟ روزی که اعمال تو را به خدا عرضه میکنند و هیچ چیزی از اعمال تو، نزد خداوند پنهان نیست.
امام صادق علیهالسلام: تو طَبیب نفس خودت هستی، درد را برای تو بیان کردهاند (بدیها)، درمان را برای تو بیان کردهاند (خوبیها) علامت صحت و شفا را به تو شناساندهاند، تو را به این علامات راهنمایی کردهاند پس نظر کن که چگونه و تا چه حدی به اصلاح نفس خودت قیام کردهای. کسی که حسابرسی نفس خودش را نکند، این انسان به شخصیت خود بیاعتنا است، به رشد روحی خودش بیاعتنا است.
امام سجاد علیهالسلام فرمودند: ای فرزند آدم! احوال شما مدام به سوی خیر و نیکی است، به شرط اینکه مدام واعظی از درون خودتان داشته باشید و همت خود را در محاسبهی نفس خود استفاده کنید و خوف از خداوند را شعار خودتان قرار بدهید و ترس از خداوند را پیراهن خودتان قرار دهید. اندوه و حسرت و تأسف بر عمر بر باد رفته را لباس رویین خودت قرار بدهید. فرزند آدم! خواهی مُرد! مبعوث خواهی شد، تو را نزد پروردگار خواهند بُرد و از تو حساب خواهند کشید، اعمال بر تو عرضه خواهد شد. پس امروز خود را برای آن روز مهیا کن.
در زمان ظهور، حضرت سه سال درگیر مبارزه با مسلمانان مخالف هستند، مسلمانانی که خودشان را آمادهی ظهور نکردهاند، نمیتوانند حضرت را قبول کنند!
توجه حضرت به ما هست، ما باید توجه خود را به ایشان بیشتر کنیم.
شیخ حسین صاحب الزمانی بسیار عاشق امام زمان (عج) بود. به مکه رفت. در آنجا کیسهی پول او را دزد برد. پردهی کعبه را گرفت و گله به خدا کرد که چرا منِ غریب؟! چرا من که مال زیادی ندارم؟! ناگهان آقایی او را صدا زد: شیخ حسین صاحب الزمانی! چه شده؟ خیلی گله گذاری میکنی. پس گفت که دزد کیسهی من را برده است. آقا فرمود: نه پول خیلیها را بردهاند، نگران نباش خدا مهربان است. گفتم: میشود دست از سر ما برداری؟ آقا فرمود: شیخ حسین صاحب الزمانی! میشود شما با ما یک طوافی بکنید؟
بدین مژده گر جان سپارم رواست
دلم ریخت، گفتم: باشد من به دنبال شما میآیم. آقا فرمود: نه؛ شانه به شانه برویم. دور اول و دوم را زدیم، فرمود: هر چه من میخوانم تو هم بخوان. دعاهایی میخواندند که من نمیدانستم و با خود گفتم از او بپرسم که دعاهایش را از کدام کتاب آموخته است که به من فرمود: بخوان که اینها در هیچ کتابی نوشته نشده است. نزدیک مقام ابراهیم، مشتی پول در لباس احرامی من ریختند و فرمودند: نگفتم که خدا مهربان و ارحم الراحمین است؟ و مژده دادند که ثروتمند خواهم شد. یکی از سکهها به زمین افتاد، خم شدم که پول را بردارم، وقتی بلند شدم او را ندیدم.
[1] مؤمنون/11