با اسم فاطمه هر دری باز میشود
ادامهی بحث اثرات مجالس روضه
راههای ظهور و بروز تولی و تبری
ریشه و تنهی اصلی تولی و تبری دعا کردن برای امام زمان (عج) است
با اسم فاطمه هر دری باز میشود. فاطمه از اسم فاطر خداوند گرفتهشده است. اگر مشکلی با اسم فاطمه باز نشد، من باید با این مشکل بسوزم و بسازم. جایی که خداوند برای قضایش، قَدَر گذاشته باشد آن قَدَر با نام یا فاطمه باز میشود.
این ایام (ایام فاطمیه) به هر نالهی فاطمه سلاماللهعلیها کائنات میگویند یا فاطمه.
روضهی حضرت زهرا سلاماللهعلیها را باید آیت الله وحید خراسانی بخوانند که میگویند: نگویید که خانم سه ما و ده روز در بستر بیماری بودند؛ بگویید که خانم فاطمه سلاماللهعلیها با هر نفسی میمردند و زنده میشدند چون جناق سینهی ایشان شکسته بود و ایشان با هر نفسی مُرده و زنده شدند.
روضه است و درها باز؛ هر جا روضه باشد درها باز است.
در خانهای که برای روضهی امام حسین (ع) باز میشود، 70 درب رحمت به آن خانه باز میشود و 70 بلا از خانه بیرون میرود. در قدیم مردم مقید هم نبودند که چه تعداد برای روضه به منزلشان میآیند گاهی فقط روضهخوان بود و صاحبخانه.
ما هنوز گریه نکردیم برای امام حسین علیهالسلام باید گریهی حضرت زهرا (س) را بشنویم تا بفهیم گریه کردن برای امام حسین علیهالسلام یعنی چه؛ و شنیدن گریهی حضرت زهرا (س) در روضههای امام حسین علیهالسلام هست؛ حتی در کربلا هم نیست. اگر سینهات را به ضریح بچسبانی صدای گریه حضرت زهرا سلاماللهعلیها را نمیشنوی؛ باید پولی بدهی به روضهخوان تا روضهخوان روضه بخواند تا آنوقت تو صدای گریه خانم را بشنوی. در حرم امام رضا علیهالسلام یکی باید روضهی جوادالائمه (ع) را بخواند تا تو گریهی حضرت زهرا (س) را بشنوی.
برای مستمع علاوه بر ثواب اشک و اثرات اخروی، ثوابهایی که از توسلات میگیرد دیگر چه اثری دارد؟
مهمترین اثرش این است که تولی و تبری او را تقویت میکند. تولی و تبری از اصول دین و اساس دین ماست.
آیا تولی و تبری یک امر قلبی است؟ من قلباً اهلبیت (ع) را دوست دارم آیا این کافی است؟ نه؛ تولی و تبری تنها یک امر قلبی نیست، باید این تولی و تبری در ما ظهور داشته باشد.
یکی از راههای ظهور و بروز تولی و محبت به اهلبیت (ع)، شرکت در روضههایشان است. این علاقه آنقدر باید باشد که فرمودند: صبح به صبح که از خواب بلند میشوی باید بپرسی امروز روضه کجاست؟ اگر روضه پیدا نکردی خودت روضه بگذار.
شیطان یک درب دارد به نام دَرِ غرور که این درب را برای همه باز میکند. خیلیها اهل پول و فحشا و… نیستند اما میشود آن ها را از در غرور برد. شیطان دو در دارد که برای همه بار عام دارد: یکی غرور و دیگری حسادت؛ که پای همه در آن گیر است.
یکی راه دیگر ظهور تولی، تلاش و کوشش برای زیارت اهل بیت (ع) است؛ در زیارت بحث پول نیست بحث خواستن است.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آمدند به خواب بزرگواری و فرمودند که دیر کردی هرسال این موقع صدای السلام علیکت در حرم میپیچید. دلم برایت تنگشده است. فرمود آقاجان پول ندارم. حضرت فرمودند: آن با ماست و به تو ربطی ندارد. از جانب تو خواستن و دلتنگ شدن است.
– بعد از نماز صبح و دادنِ سلام نماز، دو چیز بسیار مؤثر است: یکی خواندن سورهی «یس» تا ده روز و بعد از خواندن یس گفتن تسبیحات حضرت زهرا سلامالله، قفلی به دری نیست که باز نشود. دیگری سلام به چهارده معصوم (ع).
سلام دادن یک نوع زیارت خواندن است؛ شاید بشود گفت بالاترین زیارت است. هرکدام از ائمه ملک مخصوصی برای گرفتن سلام دارند، همهی سلامها را میبرند اما جواب سلام امام حسین علیهالسلام را زودتر از دیگر ائمه برمیگردانند.
یکی دیگر از راههای نشان دادن تولی و تبری از راه زبان است که راحتترین راه است؛ این را راحت از دست ندهم و شبی اگر حساب کردم و دیدم که من امروز سلامی به اهلبیت (ع) نداشتم خسارتی جبرانناپذیر کردم.
نوع دیگر سلام دادن، عملی است؛ یعنی وقتی در روضه نشستی و در حال گریه سلام به اهلبیت علیهمالسلام میدهی، این سلام دادن ثوابش بیشتر است یا کاری که آن رزمنده میکند و اسلحه به دست میگیرد تا فرهنگ دشمن را از بین ببرد؟ کار آن رزمنده بیشتر است. لعن من بیشتر ثواب دارد یا حجاب من؟ حجاب من بیشتر ثواب دارد که تولی و تبری عملی است.
پیامبر صلیالله علیه و آله با اصحاب نشسته بودند و صحبت میکردند. اصحاب دربارهی کسی میگفتند که در یک تجارت سود بسیاری کرده است. حضرت فرمودند: میخواهید کسی را به شما معرفی کنم که الآن از دَرِ مسجد وارد میشود و امروز سودی کرده و غنیمتی برده است که نتیجهی آن غنیمت، بهشتی شده که در ذهن کسی نمیگنجد. همه چشمها به دَرِ مسجد دوخته شد تا اینکه مردی وارد شد و حضرت فرمودند: این همان مرد است. مردم به دورش حلقه زدند و از او پرسیدند که امروز چه کاری انجام داده است؟
مرد گفت: یا رسول الله! من هرروز از خانهام بیرون میآیم و بهاندازهی خرجم درمیآورم و بقیهاش را میآیم مسجد محضر شما و قرآن یاد میگیرم. امروز آن پول را درنیاوردم و آن ساعت شما هم مسجد نبودید و نخواستم بیایم منزل مزاحم شما بشوم. خواستم برگردم خانه که یادم آمد این ساعت علی بن ابیطالب در نخلستان است و رفتم محضر علی (ع).
ایشان پرسید به چهکاری آمدی؟ من گفتم آمدم شما را نگاه کنم. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: از نگاه به صورت علی بن ابیطالب (ع) چندان خدا به تو ثواب داد که اگر حاصلش را به اهل زمین تقسیم کنند کمترین چیزی که به هر کس نصیب میشود این است که خدا گناهانش را میآمرزد و دَرِ رحمت را برایش باز میکند.
دعایی که ایام ماه مبارک رمضان خوانده میشود با آغاز «اللهم اشف کل مریض و…». این دعا را امام زمان (عج) فرمودند که این، دعا برای فرج من است چون کل مریضها شفا پیدا نمیکنند مگر در دوران ظهور و …
کفران نعمت چند بلا به سر ما میآورد؛ اول آنکه ما را از انسانیت دور میکند و به حیوانیت میبرد.
امام سجاد علیهالسلام فرمودند: اگر خداوند مردم را به احسانهای پیاپی مشغول کند و نعمت فراوان به آنها بدهد ولی راه شناخت و حق و سپاس را بر آنان ببندد و توفیق شکر را از آنها بگیرد (به روزی فراوان برسند ولی سپاسش را به جا نیاورند)، از مرز انسانیت گذشته و به مرز حیوانیت رسیدهاند و نعمتشان زوالپذیر میشود.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: وقتی کفران نعمتی را انجام دادی این نعمت دیر نمیپاید و از تو گرفته میشود.
وقتی شکر نعمت میکنی امانی است برای آن نعمت و وقتی کفران نعمت کنی یعنی بدبختی؛ و این نعمت دیگر پایدار نیست.
اگر کفران نعمت کردی احسان و نعمتی را که خداوند مرسوم کرده بین مردم کم میشود.
کفران نعمت کردی عقوبت سریع میآید؛ بدیها و ظلم شما عجیب به عقوبت سرعت میدهد.
قرآن میگوید: آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند که خدا خودشان و مردم دیارشان را چگونه هلاک کرد و بعد هم به جهنم برد.
وقتی تو برای فرج امام زمان (عج) دعا میکنی، فرج کار تو زودتر میشود چون خود امام زمان (عج) برای فرج توی دعاکننده دعا میکند.
ابوراجع حمامی قصهاش معروف است که هشتاد ساله بود و حمامی بود و ذکر مدامش تولی و تبری بود و میگفت: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم و لعن اعدائهُم» و بلندبلند این ذکر را میگفت. ابوراجع در حله بود و حاکم حله از دشمنان اهلبیت (ع) بود. به ابوراجع میگفتند آنقدر بلند این ذکر را نگو حاکم حله تو را اذیت میکند؛ اما او گوش نمیکرد و تولی و تبریاش را بلند میگفت تا به گوش حاکم رسید و دستور داد او را بگیرند و زیر گلویش را سوراخ بکنند و زبانش را هم سوراخ کنند و با نخ این گلو را ببندند و با صورت دمَر او را در تمام شهر بگردانند. گلویش پاره شد و زبانش پاره شد و بدن متلاشی و سر و صورت خونآلود و بعد هم دستور داد سرش را ببرند.
وزیرش گفت دیگر رهایش کن او خودش امشب میمیرد. ابوراجع را گوشهای انداختند و فرزندانش آمدند و او را به خانه بردند تا دوا و درمانش کنند ولی از ترس حکومت کسی نمیآمد. به گریه و زاری، پدر را گذاشتند و به دعا مشغول شدند. صبح آمدند درب اتاق پدر را باز کردند دیدند پدرشان نیست و یک جوانی زیبا بر سجاده نشسته و دعا میکند.
پرسیدند پدر ما چه شد؟ جوان گفت: پدر شما من هستم. دیشب من را رها کردید و گفتید میمیرد اما دیشب طبیب طبیبان آمد. آقایم امام زمان (عج) آمد و پرسید تو را به عشق ما به این روز درآوردند به تولی و تبری ما به این روز افتادی و دستی بر سر و صورت من کشیدند و فرمودند خدا عمر دوباره به تو بدهد تا دشمنان ما ببینند که دوستان ما بیکس نیستند. فردا همه میآیند به دیدنت و ماجرایت زبان به زبان میچرخد و حاکم حله با وزرایش به دیدنت میآید وقتی تو را اینطور ببیند دستور میدهد صندوق سکههای طلا برایت بیاورند تا از تو دلجویی کند اما تو یکدانه را قبول نکن و به او بگو من صاحب دارم که مرا از همه چیز بینیاز میکند.
دعا برای امام زمان (عج)، یعنی من بیزارم از ظلم و ستم و کفر. میخواهم او بیاید و همهی اینها را ریشهکن کند.