گرهگشایی حضرت علیاکبر علیهالسلام از مشکلات مادی
نکاتی در باب شهادت و روضهی حضرت علیاکبر علیهالسلام
سه مورد از اثرات اشک بر امام حسین علیهالسلام
ادامهی بحث اَشکال توسل: روضهی امام حسین علیهالسلام و نشستن در مجلس ایشان توسل است
سیر برزخی انسانها در قرب الی الله با زیارت امام حسین علیهالسلام
آن دعایی که باید به خاطر آن به کربلا برویم، دعا برای فرج امام زمان عجلاللهفرجه است
زمانی که امام زمان عجلاللهفرجه از ما مودت قرآنی ببینند، برای ما دعا میکنند
ابوالفضل العباس و مادر بزرگوارشان علیهماالسلام کثیر التوسل هستند. برای توسل به حضرت ابوالفضل علیهالسلام از زبان امام زمان عجلاللهفرجه ذکرهای بسیاری بیان شده است. کسانی که گره به کارشان است و میخواهند از کارشان گرهگشایی بشود، ختم این ذکر را بردارند: «عبدالله، دخیلک یا اباالفضل».
هر کسی که گرفتار است به ابجد کبیر اسم خودش این ذکر را بردارد. اگر میخواهید به نیابت از کسی این ذکر را بردارید، اسم او را به ابجد کبیر حساب کنید و به عدد ابجد اسم او، این ذکر را بگویید.
این ذکر را خود امام زمان عجلاللهفرجه، به علمای ربّانی دادهاند که در توسل به عمو جانشان گفته شود.
توسل امروز به حضرت علیاکبر علیهالسلام است. کسی که میخواهد ذکر مصیبت بگوید، باید انواع مقاتل و روضهها را بخواند، هر جا که دلش شکست، باید فردای آن روز، همان روضه و ذکر مصیبت را بخواند.
بزرگان فرمودهاند که برای امور مادی به امام حسین علیهالسلام متوسل نشوید. هر کس میخواهد امور مادی او از طریق امام حسین علیهالسلام حل شود، حسین علیهالسلام را به علیاکبر علیهالسلام قسم بدهد و علیاکبر علیهالسلام را نزد امام حسین علیهالسلام واسطه قرار بدهد.
مرحوم آیتالله سیبویه میفرمایند: پیش نیامد که من مشکلی داشته باشم و علیاکبر علیهالسلام را واسطه قرار بدهم؛ هنوز از حرم بیرون نیامده، مشکل من حل نشود.
مرحوم آیتالله مرعشی نجفی میفرمودند: امام حسین علیهالسلام بین شما و معنویت است، مبادا امام حسین علیهالسلام را برای امور دنیا صدا کنی که سنگینی و مشکل پیش میآید، گاهی اوقات انقباض میآورد. اگر میخواهی از طریق امام حسین علیهالسلام مشکل تو حل شود، علیاکبر علیهالسلام را واسطه قرار بده. امام را قسم به ایشان بده، به نام علیاکبر علیهالسلام ، به جوانی علیاکبر علیهالسلام امام را قسم بده، به میدان رفتن علیاکبر علیهالسلام و به بدنِ ارباً اربای علیاکبر علیهالسلام ایشان را قسم بده… .
امام حسین علیهالسلام، برنامهی عاشورا را از روز الست پذیرفته بودند. تمام مصائب را برای نجات بشریت پذیرفتند تا دوباره انسان را به جایگاهی که طرد و رانده شد و به زمین آمد، برگرداند.
بدانید که زمانی که روضهی حضرت علیاکبر علیهالسلام خوانده میشود، مادربزرگشان فاطمة الزهرا علیهاالسلام حاضر میشوند و بین شما عزاداری میکنند. یقین بدانید اگر یک روز از صمیم قلبتان به علیاکبر علیهالسلام گریه کنید، روزی که درمانده شوید و در امتحان قرار بگیرید و گرهی کوری در زندگیتان باشد، فاطمة الزهرا علیهاالسلام به فریاد شما خواهند رسید.
حکایت
مادری که یک اولاد بیشتر نداشت، فرزندش مریض شد و نهایتاً فوت کرد. تمام زندگی او این شد که سر قبر فرزندش میرفت. بزرگواری به او گفت: شما که این مقدار گریه برای فرزندت میکنی، برای علیاکبر حسین علیهماالسلام گریه کن، هم پسرت ثواب میبرد و هم قلب خودت آرام میشود و چیزی برای آخرت خودت هم خواهد شد.
آن خانم گفت: هر زمان که سر قبر فرزندم گریه میکردم، گریزی به کربلا و پسر امام حسین علیهالسلام میزدم. یک روز ظهر، برای استراحت به خانه رفتم. دوباره برگشتم تا سر قبر پسرم بروم، دیدم که خانمی سر قبر پسر من نشستهاند. با خودم گفتم که من که کسی را ندارم، این خانم کیست؟ جلو رفتم دیدم که خانم عربی هستند که روبند داشتند. گفتم خانم اشتباه آمدهای؟ گفت: میدانم، تو برای نوهی من گریه میکنی، من هم آمدهام سر قبر بچهی تو فاتحه بخوانم، آمدم تا عوض گریههایت را اینگونه پاسخ بدهم.
در شهادت علیاکبر علیهالسلام چند نکته است. در هر نکته اگر «یا حسین» بگویی، دربها برایت باز خواهد شد. در مقتل علیاکبر علیهالسلام میخوانیم: زمانی که امام حسین علیهالسلام فرزندش را روانه کرد، روی بلندی ایستاد، محاسنش را کف دستش گرفت و سر به آسمان کرد. به علیاکبر علیهالسلام فرموده بود: تا زنده هستی بگو «اللهاکبر» تا من هم به تو جواب بدهم. علیاکبر علیهالسلام میجنگید، گرد و غبار بلند شده بود، داد میزد «اللهاکبر» و پدر میگفت: «لا حول ولا قوة الا بالله ماشاءالله».
برای من سؤال بود که چرا امام حسین علیهالسلام ریش خودشان را بالا آورده بودند؟ شما میبینید کسی که خیلی گرفتار است، ریش خودش را بالا میگیرد، میگوید: خدایا به داد برس! خدایا کمک کن!
در این زمینه روایتی در مقتل دیدم. زمانی که موسی بن عمران علیهالسلام به طور سینا رفت و 40 شبانهروز عبادت کرد و برگشت، مردم را به دست برادرش هارون داده بود. مردم گوسالهپرست شدند. موسی علیهالسلام برای اینکه عظمت مصیبت و گرفتاری را نشان بدهد، محاسن برادرش را در دست گرفت و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! تمام زحمات من به هدر رفت! از آن زمان باب شد که هر وقت دل کسی میلرزید و اتفاق وحشتناکی میافتاد، محاسنش را بالا میگرفت و از خدا کمک میخواست.
امام حسین علیهالسلام جوانش را فرستاده بود، دل در دلش نبود، محاسنش را بالا گرفت و شروع به دعا کردن نمود.
زمانی که علیاکبر علیهالسلام به میدان رفت، عمر سعد جایزه مشخص کرد، پس اراذل و اوباش همه برای کشتن ایشان مسابقه گذاشتند. برای دو نفر در روز عاشورا جایزه گذاشتند؛ یکی هم امام حسین علیهالسلام؛ در عصر عاشورا، عمر سعد گفت: هر کس سر حسین را بیاورد، هزار سکه طلا به او میدهم، پس 18 اسبسوار رفتند در گودال قتلگاه… .
زمانی که علیاکبر علیهالسلام به میدان رفت، گفت 2000 سرباز او را احاطه کنید، اما از برق شمشیر علیاکبر علیهالسلام میگریختند. پس عمر سعد، پهلوانی را صدا زد که حکومت موصل را به تو خواهم داد، ولی او به درک واصل شد. پس پهلوان دیگری آمد او هم به درک واصل شد. پس عمر سعد فرمان حمله عمومی داد… .
علیاکبر علیهالسلام مأمور دعوت زوار به کربلا هستند
از اول محرم خدمت شما گفته شد که مادر امام حسین علیهماالسلام، در مجالس پسرشان سه لقمه برای ما فراهم میکنند. روضهی بدون گریه، روضه نیست و بدون گریه، آن اتصال به وجود امام حسین علیهالسلام برای ما حاصل نمیشود.
آیات و روایت مختلفی از اثرات اشک و انواع آن بیان کردهاند:
1- بزرگان ما فرمودهاند: اگر کسی توانست در جمعی دلی را بشکند و توانست مردم را با احادیث، روضه و مرثیه بگریاند، آن مجلس به منزلهی آتش حضرت ابراهیم علیهالسلام است که «برداً و سلاماً» شد؛ وسط آتش برای حضرت، گلستان شد. حتی میگویند که حضرت سردشان شد!
فرمودند: کسانی که با گناهان مختلف به مجلس امام حسین علیهالسلام میآیند که هر گناه آنها برای به جهنم رفتن آنها کافی است، زمانی که برای حسین علیهالسلام گریه میکنند، این جا، این مجلس، برایشان «بردا و سلاما» میشود. زمانی که اشک بر گونهاش جاری میشود، آتش جهنم و عذاب برای او سرد و خاموش میشود، آتش غم و غصههایش هم سرد میشود و دلش آرام میشود. بنابراین زمانی که در مجلس امام حسین علیهالسلام صدای گریه و عزا بلند شد، مانند آتش ابراهیم علیهالسلام است که یکدفعه تبدیل به گلستان میشود، همهی آتشها خاموش و سرد میشوند، گویا مستمعین وسط گلستان نشستهاند.
2- گریه بر امام حسین علیهالسلام دلهای آدمیان را زودشکن میکند. ما چهارده معصوم داریم که هر کدام به گونهای به شهادت رسیدهاند، اما حسین علیهالسلام زودشکن است؛ تا نامشان را میبری، دلها میشکند؛ چرا؟ چون خدا فرموده است که مشتری دل شکسته من هستم؛ و هدف و مقصد امام حسین علیهالسلام این است که تو را به خدا وصل کند. هنر امام حسین علیهالسلام وصل انسانها به خداوند، به وسیلهی دلشکسته است.
زمانی که دل شکست و خدا آن را خرید؛ تا آخر عمر بیمه میشوی؛ شیطان نمیتواند این دل را ببرد؛ هر جا هم ببرد، برمیگرداند.
چرا اینقدر تأکید میکنند که برای امام حسین علیهالسلام گریه کنی؟ به خاطر اینکه دل میشکند؛ چون تا دل نشکند و نسوزد اشک نمیآید. دل عشاق حسین علیهالسلام به محبت حسین علیهالسلام تازه است، میسوزد و اشک میریزد.
3- اشک بر امام حسین علیهالسلام انسان را با تمامی بزرگان و انبیا که مصیبت دیدهاند، مخلوط میکند.
محال است آدمی در زندگیاش مصیبت ندیده باشد؛ اما ما یک آقا داریم که در یک روز به تمام مصیبتهای عالم گرفتار شد؛ حتی انبیاء هم این مقدار مصیبت ندیدهاند. پس مقداری از آن مصیبت، دوستان او را گرفته است و مقداری از آن مصیبت، انبیا را گرفته است پس میل به کربلا دارند. این میل به کربلا ادامه خواهد داشت که انبیا در روز قیامت داد میزنند «حسین کجاست» و ما داد میزنیم «کجاست مادر حسین علیهالسلام» ؟! پس ملائکه به آنها نشان میدهند؛ پس نزد او میروند درحالیکه حسین علیهالسلام، روضهی خودش را میخواند و سخنرانی میکند… همه آنجا جمع خواهند شد، پس جمع شدن آنها طولانی میشود، درحالیکه بهشت آماده است، کسی وارد آن نمیشود، پس به ملائکه میگویند آنها را بکشید و به بهشت وارد کنید، اینان دست از حسین علیهالسلام برنمیدارند!
لقمهی دوم که باید در این مجالس از آن بهرهمند شوید، لقمهی توسل به اهلبیت علیهمالسلام و امام حسین علیهالسلام است.
1- روضهی امام حسین علیهالسلام و نشستن در مجلس ایشان توسل است؛ حتی اگر چیزی هم نگویی و کاری هم نکنی، همین نشستن، توسل است، همان مجلس برای تو توسل است.
ملا آقاجان زنجانی پیاده به کربلا میرفتند. در کرمانشاه به دهی رسیدند. ماه محرم شد، گفتند: روضه برگزار میکنید؟ گفتند: بله هر شب در منزل کدخدا روضه است. ملا آقاجان به مجلس آنها رفتند، دیدند که مردم از کار برگشتند، چای را آماده کردند، با هم نشستند چای خوردند و کمی صحبت از اوضاع ده کردند و رفتند! با خودش گفت: شاید روضهخوان آنها نیامده است! فردا شب هم همین کار تکرار شد، بلند شدند که بروند، ملا آقاجان ایستادند و گفتند: کجا میروید؟ گفتند: روضه تمام شده است به خانه میرویم! گفت: این روضه است؟! سخنران و روضهخوان کجاست؟ گریه و اشک چه؟ گفتند: ما اینها را نمیدانیم، ماه محرم است به هوای امام حسین علیهالسلام دور هم جمع میشویم و شبنشینی میکنیم. ملأ آقا جان فرمودند: نه اشتباه است! روضه اینگونه است و… . آنها خجالت کشیدند و به خانههایشان برگشتند.
ملا آقاجان گفتند: آن شب حضرت زهرا علیهاالسلام در عالم رؤیا با انگشت اشاره کردند و گفتند: به چه حقی روضهی حسین را به هم زدی؟ گفتم: کجای آن مجلس، روضه بود؟ حضرت فرمودند: آنها به نام حسین من، دور هم جمع میشدند!
به روح معلمم قسم میخورم اگر دلت برای روضهی امام حسین علیهالسلام تنگ شود، در خانهی خودت در استکان روضههایت چای بخوری، به نیت روضه، ثواب روضهی حسین علیهالسلام را به شما میدهند؛ و آن روز، آنچه به روضهی حسین علیهالسلام میدهند، به خانهی تو وارد میشود.
این نشستن، قیمت دارد. بهشت و آمرزش است، اینها جای خودش؛ و هفتاد بلا را میبرد و هفتاد برکت میآورد، جای خودش؛ اما آن کسی که به امام حسین علیهالسلام ربط پیدا میکند یا روضه میگیرد و یا روضه میخواند و یا خدمتی میکند، نمیمیرد تا وقتی حسین بن علی علیهماالسلام بیاید بالای سرش.
مرحوم آیتالله اشتهاردی، عاشق امام حسین علیهالسلام، محرم که میشد، عمامه را میگذاشت روی زمین و روضهخوانها را جمع میکرد و در حسینیه خدمت میکرد، جارو زدن و شستن استکانها و… . وقتی روضهخوان میخواند بلند میشد وسط مجلس یک «یا حسین» میگفت، شوری در مجلس ایجاد میشد… . اواخر عمر، در رختخواب بود و نمیتوانست راه برود. یک روز یکدفعه بلند شد، داد زد: خانمها چادر بپوشید، آقایم حسین وارد میشود. سریعاً جلوی درب رفتند، همانجا «السلام علیک یا اباعبدالله» گفتند و جان دادند… .
مرحوم آیتالله خوانساری عالم ربانی، عابد و زاهد، مثل ابر بهاری اشک میریخت و میفرمود: جز مجلسداری حسین علیهالسلام هیچ چیز ندارم، آبرو ندارم. در اواخر عمر در منزل بستری شد و نمیتوانست راه برود. حاج علامه را دعوت میکرد تا برایشان روضه بخواند. هر روز برای امام حسین علیهالسلام گریه میکرد. سه روز قبل از مرگشان میفرمود: خانمها هم بیایند بنشینند، صدا به گریه بلند کنید، دلم برای روضهی زنانهی حسین علیهالسلام تنگ شده است. روز آخر، درحالیکه نمیتوانست تکان بخورد، ناگهان سرپا ایستاد، دست به سینه دو مرتبه عرض کرد: «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا بن رسول الله» و فوت کرد!
زمانی که دستت بند کار امام حسین علیهالسلام شد، زمانی که هیچ دستی نمیتواند دست تو را بگیرد، پسر فاطمهی زهرا علیهاالسلام بالای سر تو میآید. حالا اگر ایشان بیاید، ملک عذاب میآید؟ ترس میماند؟ وحشت خواهی داشت؟
مجلسداری امام حسین علیهالسلام، توسل به امام حسین علیهالسلام است.
2- زیارت قبر امام حسین علیهالسلام توسل است، حالا زیارت راه دور یا زیارت خود کربلا.
چرا زیارت امام حسین علیهالسلام این همه اهمیت دارد؟
امام صادق علیهالسلام فرمودند: 124 هزار پیغمبر همه در ملکوت هستند. امام فرمودند: هیچ پیامبری در آسمانها نیست، مگر از خدا خواهش دارد که بتواند به کربلا بیاید و امام حسین علیهالسلام را زیارت کنند؛ چرا؟ آیا ثواب میخواهند درحالیکه از انبیا هستند؟
خیر؛ انبیا از این زیارت، آمرزش و بهشت و ثواب نمیخواهند! درک مطلب ما را به این میرساند که لقای خدا انتها و پایانی ندارد، درجات قرب به خدا پایان ندارد، درجات بهشت انتها ندارد. نمیشود بگوییم که یک پیغمبر به همهی آن، رسیده است. در دنیا مقداری از آن مراتب بهشت و لقا به دست میآید، اما نه همهی درجات لقای خدا. رسیدن به درجاتی از لقا، سیر برزخی میخواهد. در سیر برزخی، نماز کارهای نیست، روزه و عبادتها اثری ندارند، بلکه برای سیر برزخی فقط زیارت حسین علیهالسلام اثربخش است و برای ما کار میکند. به همین جهت موسی علیهالسلام در صف زیارت حسین علیهالسلام است، میخواهند که بالاتر بروند و سیر برزخی پیدا کنند، سیر برزخی فقط به زیارت حسین علیهالسلام است.
حالا ممکن است کسی در دنیا کربلا نرفته باشد، اما عاشق حسین علیهالسلام و کربلای او باشد، پس در برزخ در نوبت مدام به کربلا میآید و برمیگردد.
نیست مؤمنی مگر هر شب جمعه روحش به کربلا میرود، آن جا سیر برزخی میکند و برمیگردد.
اینکه ما را برای زیارت امام حسین علیهالسلام به کربلا رفتن تشویق میکنند، به چه خاطر است؟
زیارت امام حسین علیهالسلام اول باید هدفمند باشد. کسی که میخواهد برود زیارت، هدف خود را مشخص کند. چون در طول مسیر، ملائکه میپرسند: به کجا میروی و چرا میروی؟ حتی فردای قیامت، خدا از شما میپرسد: این همه کربلا به چه هدفی رفتی؟
هر کسی یک هدف و انگیزه را بیان میکند. بعضی میگویند: به هدف شاد کردن دل پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، بعضی میگویند: عاشقش بودم، کسی میگوید: رفتم چون گنهکار بودم پناه به امام حسین علی السلام بردم، کسی میگوید: حاجت داشتم رفتم آنجا دعا کنم.
در حرمهای دیگر هم دعا مستجاب میشود، اما چرا میرویم در کربلا دعا کنیم؟
مرحوم آیتالله بهجت فرمودند: در شبی مَلکی آمد، من را سِیر داد، سپس در کنار حرم امام رضا علیهالسلام آورد. من صدایی از داخل ضریح مطهر شنیدم که یقین دارم صدای علی بن موسی الرضا علیهالسلام بود که میفرمود: آیا میشود کسی این جا پناه بیاورد و من پناهش ندهم؟!
پس چرا باید برویم کربلا دعا کنیم؟
جوان قزوینی گفت با دوستانم رفتیم زیارت، صبح رفتیم طرقبه و گفتیم شب به حرم میروم، شب خسته بودیم و گفتیم فردا حرم میرویم، فردا رفتیم شاندیز و هر روز نمیشد که به زیارت برویم، روز آخر شد و هنوز حرم نرفته بودیم، باز هم رفقا درحالیکه خسته بودند، رفتند بازار خرید کنند. من غسل کردم و در نهایت خجالت رفتم حرم امام رضا علیهالسلام. برای اینکه ضریح را نبینم به سجده رفتم و شروع به عذرخواهی کردم، در ضمن آرزوی زیارت خانهی خدا را هم داشتم. هفتهی آخر ثبتنامهای حج بود، همانجا در سجده آرامآرام میگفتم: آقا! یک حج… سه، چهار دفعه گفتم.
آقایی دست روی شانهام زد و گفت: اگر حج میخواهی امضا شد. اگر چیز دیگری هست بگو. کار دیگری داری بگو.
گفت: از ترس زبانم بند آمده بود، بلند شدم کسی را ندیدم. به قزوین برگشتیم. از ماشین پیاده شدم. پدرم سرکوچه من را دید، بغلم کرد و گفت زیارت قبول، چه خوب شد که آمدی، پرسیدم. صبح باید بروی سازمان حج کارهایت را انجام بدهی. دیشب همه نشسته بودیم و تصمیم میگرفتیم که کارهای حج پدربزرگ را چه کسی انجام بدهد. یکدفعه همه گفتند تو بروی حج پدربزرگ را انجام بدهی!
من به سجده افتادم. پدرم گفت: چرا اینجور میکنی؟ گفتم: امام رضا علیهالسلام توافق کرد، زیرا چند سال سر حج پدربزرگ دعوا بوده است!
این چه دعایی است که به خاطر آن، باید بروی کربلا؟ آن، چه حاجت مهمی است که برای آن باید بروی کربلا؟ آن چه حاجتی است که در کربلا باید خدا برایت اجابت کند؟
باید بروی کربلا و آن چهار چیزی که خدا در قبال شهادت امام حسین علیهالسلام داده است را بگیری:
1- خدا در تربت امام حسین علیهالسلام شفا گذاشت. میروم کربلا شفا بگیرم. همهی ما امراض روحی داریم.
2- اجابت دعا زیر قبهی امام حسین علیهالسلام گذاشته است.
3- مهدی عجلاللهفرجه را در نسل حسین علیهالسلام قرار داد و به خاطر ظلمی که به حسین روا شد، آمدن او را به تأخیر انداخته است.
* آن دعایی که باید زیر قبهی امام حسین علیهالسلام بخواهی، دعا برای فرج امام زمان عجلاللهفرجه است.
خداوند فرموده است: من را بخوان، تو را اجابت میکنم؛ زمان و مکان آن را هم گفته است:
1- بعد از صلوات بر پیغمبر 2- بعد از دعا برای فرج 3- بعد از دعا برای دیگران 4- بعد از توبه و استغفار 5- بعد از نصفه شب، هنگام سحر 6- بعد از زیارت امام حسین علیهالسلام 7- بعد از گریه بر امام حسین علیهالسلام 8- بعد از اینکه دل کسی را شاد کردی؛ دعا کن تا به اجابت برساند.
دعا پشتوانه میخواهد، قبولی دعا پشتوانه میخواهد:
1- پشتوانهی اول: معلمی است که برایت زحمت میکشد. باید به او خدمت کنی.
2- پشت دعای هر کسی باید دعای مادرش باشد.
3- دعای پدرش باشد، چه مرده باشند و چه زنده.
4- دعای امام زمان عجلاللهفرجه باید باشد.
چه کنم معلمم دعایم کند؟ زحمت او را هدر ندهم. زمانی که زحمت میکشد، ببیند که به او بیوفایی نکردند و زحماتش هدر نرفته است.
چه زمانی مادر برای ما دعا میکند؟ وقتی که ببیند به او محبت داری.
چه زمانی پدر برایت دعا میکند؟ وقتی اولاد برای پدر آبرو باشند.
آیا اهلبیت علیهمالسلام معلم و پدر و مادر ما نیستند؟! آیا خودشان نفرمودهاند که آبروی ما باشید؟
امام زمان عجلاللهفرجه چه زمانی برای ما دعا میکنند؟ زمانی که از ما مودت قرآنی ببینند:
1- وقتی ببیند که مردم اینگونه سر از پا نمیشناسند و به سوی حسین علیهالسلام حرکت میکنند.
2- وقتی ببیند که زیبایی، دانش، آبرو، مال، راحتی، علم و زندگیات را صرف احیای امر اهلبیت علیهمالسلام میکنی.
3- وقتی ببیند که دلبستگیات به اهلبیت علیهمالسلام، آنقدر زیاد است که وقتی نامشان را میشنوی، اشک بر گونهات جاری میشود.
4- وقتی ببیند دست تو به دامن امام زمانت نمیرسد اما خدمت به دوستان و منتظران او میکنی، ایشان برایت دعا میکند؛ زیرا این کار از جنس محبت قرآنی است.
5- از مودت، نوع مودت عجز است. کسی که عاجز شده است، راه به جایی ندارد، از همه جا درمانده شده است، پس بزرگی را واسطه میکند، اهلبیت علیهمالسلام را واسطه میکند، بلکه گره از کارش باز شود، به هر دری برای دعا کردن میزند. حالا شما بگو: یا امام زمان! من که نمیتوانم برایت ظهور درست کنم و غم دل تو را ببرم، عاجزم؛ پسر پیغمبر من برایت دعا میکنم!
دعای برای امام زمان عجلاللهفرجه انسان را مشتاق الحسین میکند! دعا برای امام زمان عجلاللهفرجه و دلتنگی برای ایشان، انسان را به کربلا میکشاند؛ زیرا در هر مکان و زمانی دعا کرده است، جواب نگرفته است، پس میگردد جایی را پیدا میکند که دم در آن، خدا ایستاده است و فرموده است که هرکس بیاید این جا، دعایش اجابت میشود؛ و آن، کربلای حسین است. کربلا، عرش خداوند است. خدا ضمانت کرده است که در آن مکان، دعا اجابت میشود.
زمانی که به کربلا میروی سه اتفاق میافتد: 1- تجدید عهد با امام حسین علیهالسلام میشود. 2- در حفاظت خدا و اهلبیت قرار میگیری. 3- دعا مستجاب میشود.
اصلاً حاجات خودت را نبین، فقط فرج امام زمان عجلاللهفرجه.
شاید بگویی من حاجات بسیاری دارم! سجده کن فقط ظهور را بخواه. بگو: «یا رَبِّ الحسین اِشفِ صدر الحسین بظهور المهدی». در سجدههایت فقط بگو: «اللهم العجل لولیک الفرج». امام زمان عجلاللهفرجه میبیند که خودت کوهی از حوائج و خواستهها داری اما همه را کنار گذاشتهای و برای ظهور ایشان دعا میکنی، پس آن لحظه آقا سجده میکند و برای تو حاجت میخواهد.
خودشان فرمودند: زمانی که برای جدم حسین علیهالسلام گریه کنید، دربهای رحمت خدا باز است، برای من دعا کنید که من هم، آن لحظه برای شما دعا میکنم.
یک فرد یهودی در مدینه، فردی مهربان و دلرحم بود. بعد از مدتی فوت کرد. پیغمبر صلیاللهعلیهوآله برایش منبر رفت و گریه کرد و روی منبر فرمود: زمانی که نفس او قطع شد، خدا به ملائکه گفت: این یهودی به خاطر ترحمی که به مسلمانها داشت، او را جهنم نمیبرم. اگر به او رحم نکنم رحم منِ خدا از او کمتر است!
حالا نمیشود، ما که گدای در خانهی این بزرگان و امام زمان عجلاللهفرجه هستیم، سجده کنیم و برای امام زمان عجلاللهفرجه دعا کنیم، اما ایشان این کار را نکند و برای ما دعا نکند.
آرزوی امام قلی، در شاه عبدالعظیم که عاشق امام زمان عجلاللهفرجه بود، ظهور امام زمان عجلاللهفرجه بود. یک شب قدرِ ماه رمضان آقا را ملاقات میکند، میپرسد آقا ظهور برای امسال امضا شد؟
آقا فرمودند: نه.
گفت: آقا دیگر نمیتوانم فراق شما را تحمل کنم، مرگ من را از خدا بخواهید. همان سال فوت کرد. در بیبی شهربانو او را دفن کردند.
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میگوید: هر وقت از هر نقطه به قبر او نگاه کردم، دیدم امام زمان عجلاللهفرجه بالای سر او نشسته است! به محبتی که به حضرت داشت.
وقتی به کربلا میروی، از خداوند بخواه که باقیماندهی غیبت را ببخشد.
به کربلا که میروی، اینگونه قسم بده 1- به سینهی شکسته ابیعبدالله علیهالسلام در گودال قتلگاه، زمانی که هنوز زنده بودند 2- به سر بریدهی بالای نیزه… .