بسم الله الرحمن الرحیم

یافاطمة الزهرا اغیثینی

بیست و هفتم ماه رمضان، 12 خرداد 98

محورهای سخنرانی:

تفاوت توسل به حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) با دیگر ائمه

در باب دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان؛ اعمال بَدَل

ادامه‌ی بحث روز گذشته؛ صرف عمر در راه بندگی و خدمت به خلق

برای اینکه عمر ما غارت و تلف نشود و در قیامت گرفتار نشویم، چه کار باید بکنیم؟

غارتگران عمر چه کسانی هستند؟

 

 

تفاوت توسل به حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) با دیگر ائمه

خدمت شما عزیزان بارها عرض کرده‌ام که مجالس اهل‌بیت(ع) از سه مسئله نباید خارج باشد: 1. توسل به اهل‌بیت(ع)؛ هر روز به یکی از ائمه(ع). اما این نکته را از من به یادگار داشته باشید که وقتی به کربلا و امام حسین(ع) متوسل می‌شوید و وقتی به حضرت فاطمه(س) متوسل می‌شوید، گویی به همه‌ی اهل‌بیت(ع) و 14 معصوم(ع) متوسل شده‌اید. به همین جهت گفته‌اند حاجتی را که حضرت فاطمه(س) برایتان امضا کند، امام زمان(عج) هم حتماً امضا می‌فرماید و خداوند هم به اجابت می‌رساند. پس در مجلسی که حدیث کساء خوانده شود، چون توسل به حضرت زهرا(س) است، مجلس گردان، 14 معصوم هستند؛ بنابراین کسی نباید بگوید که حاجت‌روا نشده است و جاذبه‌ی معنویتِ نگاهِ آن‌ها را دریافت نکرده است.

مردی نزد امام صادق(ع) آمد و عرض کرد: آقاجان! فقیر و دست تنگ هستم. امام(ع) فرمودند: تو فقیر نیستی. گفت: بیکار هستم و درآمدی ندارم، زن و فرزندم گرسنه هستند. امام(ع) دوباره فرمودند: تو فقیر نیستی! گفت: شما از کجا می‌دانید که من فقیر نیستم؟! امام(ع) فرمودند: از آنجایی که محبت ما اهل‌بیت(ع) در دل تو است پس فقیر نیستی؛ آیا حاضر هستی که من اکنون تمام دنیا را به تو بدهم اما ذره‌ای از محبت مادرم فاطمه(س) را از دل تو پاک کنم؟! او عرض کرد: خیر، آقاجان، من ذره‌ای از محبت مادر شما و شما را نمی‌دهم. امام(ع) فرمودند: پس برخیز و برو که تو ثروتمند هستی.

روزی که توسل به کربلا می‌گیریم هم، همه‌ی 14 معصوم توجه و عنایت خاص به ما می‌کنند. وقتی در مجلسی توسل ما به حضرت اباالفضل(ع) است، اداره‌کننده‌ی آن مجلس، امام زمان(عج) است. وقتی توسل به حضرت علی‌اصغر(ع) گرفته می‌شود، اداره‌کننده‌ی آن مجلس، حضرت عباس(ع) است.

گفت: در حرم حضرت عباس(ع) بودم. روحانی سخنرانی می‌کرد. مردی آمد و چیزی مانند تکه‌ای گوشت را به سمت حرم حضرت عباس(ع) پرت کرد. دیدم کودکی است نابینا که نمی‌شنود و نمی‌تواند صحبت کند و فلج هم هست. مرد گفت: یا اباالفضل! ای برادر زینب(س)! من هفت سال به شما التماس کردم که واسطه شوی تا خداوند به من فرزندی بدهد، آیا می‌خواستی این‌گونه به من بدهی؟ کودکی که نه می‌تواند حرف بزند، نه بشنود، نه ببیند و نه می‌تواند حرکت کند! آیا می‌خواهی که به گداهای کربلا اضافه کنم؟! این تکه گوشت، برای خودت باشد!

مرد برگشت که برود، همه تعجب کردیم اما ناگهان دیدیم که آن تکه گوشت، بلند شد، دوید به سمت پدرش درحالی‌که صدا می‌زد، بابا! بابا! بایست تا من هم بیایم…

روزی، روضه‌خوانی در حرم حضرت عباس(ع) روضه می‌خواند. مردی، درحالی‌که کودک علیل خود را بر روی دست گرفته بود، ناگهان بلند شد و به روضه‌خوان گفت: آیا این معجزاتی که تعریف می‌کنید، اتفاق افتاده است؟! او گفت: بله. مرد پرسید: آیا عباس(ع)، باب‌الحوائج است؟ گفت: بله. مرد گفت: آیا بچه‌ی مرا شفا می‌دهد؟ روضه‌خوان گفت: بچه را جلو بیاور. کودک را جلو آورد و به دست روضه‌خوان داد. روضه‌خوان، کودک را بر روی دست خود بلند کرد و گفت: یا عباس! تو را قسم می‌دهم به آن لحظه‌ای که برادرت حسین(ع)، علی‌اصغر را این‌گونه غریبانه بر روی دست گرفته بود تا برای او آب بگیرد؛ این بچه را شفا بده. همه‌ی مردم دیدند که همان لحظه، کودک تکان خورد و دست و پایش را حرکت داد…

بارها این توسل را خدمت شما عرض کرده‌ام. کسی که حاجتی دارد، وقتی نماز ظهر خود را خواند، برود در حیاط خانه یا پشت‌بام خانه‌اش در زیر آفتاب، سپس دو رکعت نماز هدیه به مادر حضرت علی‌اصغر(ع) بخواند. نماز را که تمام کرد و یا در قنوت نماز، مجسم کند که قنداقه حضرت، بر روی دستش است و آن را زیر آفتاب گرفته و کودک به تلظی افتاده است، سپس سه مرتبه بگوید: «اُنشِدُکَ بِدَمِ المَظلوم»؛ خدایا تو را قسم می‌دهم به خون این مظلوم؛ که ان‌شاءالله حاجت‌روا خواهد شد به برکت شش‌ماهه.

در باب دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان

ما در این روزها، دعاهای روزانه‌ی ماه مبارک رمضان را خدمت شما عزیزان بحث می‌کنیم. دعای امروز این است: «بسم الله الرحمن الرحیم اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَى الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعاذيرى وَ حُطَّ عَنّىِ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحينَ». در دعای امروز از خداوند چند چیز را تقاضا می‌کنیم و در آخر هم می‌گوییم ای خدایی که نسبت به بندگان صالحت، مهربان هستی تو را به آن مهربانی قسم می‌دهم که حوائج مرا برآورده بفرمایی.

حاجت اول که در این دعا می‌خواهیم: بار خدایا! در این روز، فضل و برکت و نورانیتِ شب قدر را روزیِ من قرار بده. حال، سؤال اینجاست که آیا مگر امشب، شب قدر است که فضیلت شب قدر را درخواست می‌کنیم؟! خیر، شب قدر نیست. شب قدر، سه شب بود که تمام شد (در ادامه توضیح داده می‌شود).

حاجت دوم این است که خدایا! کارهای مرا از دشواری به‌آسانی برسان؛ یعنی خدایا، موانع راه مرا بردار، خدایا روزی‌ام را سخت قرار مده، خدایا امور زندگی‌ام را سخت مکن؛ اگر مریض هستم، درمانم را سخت مکن؛ اگر گرفتار هستم، حاجتم را سخت روا مکن و… گاهی این دشواری، دشواری معنوی و فکری است که از خدا می‌خواهیم آن‌ها را آسان گرداند.

سپس در ادامه‌ی این دعا، از خدا می‌خواهیم که عذرخواهی ما را بپذیرد. ما عذرخواهی می‌کنیم به خاطر کم‌کاری‌هایمان در ماه رمضان، برای کم قرآن خواندن، کم عبادت کردن، کم تفکر کردن، به خاطر اسائه‌ی ادب، به خاطر جاهایی که نباید ما را می‌دید اما دید؛ و به خاطر جاهایی که باید ما را می‌دید ولی ما نبودیم و غایب بودیم. خدایا از همه‌ی این‌ها عذرخواهی می‌کنیم.

سپس در ادامه‌ی دعا می‌گوییم: خدایا! بار گناهان مرا از دوشم بردار، خدایا با بار گناه خصوصاً حق‌الناس، به قیامت نیایم.

اعمال بَدَل:

توضیح فراز اول دعای امروز: اینکه فضیلت لیلة القدر را امروز از خداوند درخواست می‌کنیم، یعنی چه؟ یعنی خدایا از تو می‌خواهم از امروز تا زمانی که زنده هستم، ایامم مانند لیلة القدر بگذرد. از آنجایی که خداوند لطیف، رئوف، رفیق، حبیب و طبیب نسبت به بندگانش است و می‌خواهد که ما را به رستگاری برساند، برای تمام اعمال، بَدَل قرار داده است.

افضل از روزه‌ی ماه رمضان چیزی نیست؛ اما خداوند فرموده که اگر کسی نتوانست به دلیل بیماری، روزه بگیرد، یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و یک شکم سیر کند؛ که بدل روزه‌ی ماه مبارک رمضان است برای بیماری که نمی‌تواند روزه بگیرد.

اعمال بدل حج:

در میان اجتماعات اسلامی، از حج، بالاتر نداریم؛ اما برای کسی که توان بدنی و مالی ندارد و آرزویش را دارد، خداوند بدل قرار داده است؛ و آن، دو رکعت نماز جماعت است که معادل ثواب شصت حج را دارد. (حتی اگر نتوانست به مسجد برود، در خانه‌ی خودش مثلاً به همسرش که شرایطی را که فرموده‌اند، دارد و انسانِ خوب و پاک و حلال‌خوری است، اقتدا کند و نماز جماعت بخوانند) و اگر نماز را به جماعت بخوانی، ثواب حج مقبول همراه با پیامبر(ص) را دارد.

حال اگر کسی نتوانست به نماز جماعت برود (مثلاً پدر و مادر مریضی دارد که نمی‌تواند آن‌ها را تنها بگذارد)، اگر به صورت پدر و مادرش نگاه کند، همان ثواب را می‌برد؛ و اگر پدر و مادرش در قید حیات نیستند، بر سر قبر آن‌ها برود و فاتحه بخواند، همان ثواب را می‌برد. اگر پدر و مادر یا قبر آن‌ها دور است، هنگام خواب، یک بار تسبیحات اربعه بگوید، ثواب حج مقبول می‌برد.

رأس اعمال خوب، جهاد است. اعمال بدل از جهاد:

رسول اکرم(ص) حضرت علی(ع) را صدا زدند و فرمودند: یا علی! بنشین با تو کاری دارم. حضرت نشستند. پیامبر(ص) فرمودند: یا علی! یک ساعت خدمت به خانواده و عیال در خانه، افضل از هزار مرتبه جهاد در راه خداوند است.

پیامبر(ص) وارد منزل حضرت علی(ع) شدند و دیدند ایشان در حال پاک کردن عدس هستند و حضرت فاطمه(س) هم منتظر نشسته است تا عدس‌ها که پاک شد، آن‌ها را بپزد. پیامبر(ص) فرمودند: «علی جان! بشنو آنچه که می‌گویم به خداوند سوگند، همه کلام خداوند است و از خودم نمی‌گویم؛ خداوند وقتی ببیند مردی در خانه، به زن و فرزندش کمک می‌کند، در عوض هر مویی که در بدن اوست، ثواب عبادت یک سال روزه و یک سال شب بیداری برای خدا را می‌دهد؛ و خداوند ثواب صابران را به او می‌دهد، صابرانی مانند حضرت داوود، یعقوب و عیسی(ع). یا علی! اگر کسی یک ساعت در خانه به عیالش کمک کند، بهتر است از عبادت هزار سال، و هزار حج، و هزار عمره، و هزار بنده آزاد کردن، و هزار مرتبه به عیادت مریض رفتن، و هزار نماز جمعه، و هزار تشییع جنازه، و هزار گرسنه سیر کردن، و هزار برهنه پوشاندن، و هزار اسب را زین کردن و به جهاد فرستادن در راه خدا، و هزار شتر به مساکین دادن، و بهتر است از تلاوت تورات و انجیل و زبور؛ و از دنیا بیرون نرود، مگر جایگاه خود را در بهشت ببیند. یا علی! خدمت در خانواده به عیالات، کفاره‌ی گناهان کبیره‌ی مرد است. یا علی! خدمتکار به عیال، نمی‌میرد مگر ثواب صدیق یا شهید ببرد.»

دقت بفرمایید که در اینجا پیامبر(ص) می‌خواهند ثواب اتحاد، همبستگی، وابستگی، همکاری و محبت در کانون خانواده را بیان بفرمایند.

این ثواب‌های بیان شده، برای آقایان بود که وظیفه دارند به خانواده‌شان کمک کنند اما خانم‌ها وظیفه‌ی کمک ندارند حال، اگر انجام دهند، چه ثوابی می‌برند؟! پیامبر(ص) فرمودند: «اگر زنی، شئ‌ای را در خانه‌اش جابجا کند که همسر و فرزندش تنوع ببینند، خداوند او را چنان پاک می‌کند، گویی که تازه از مادر متولد شده است.»

چگونه برخی از خانم‌ها حاضر می‌شوند که از صبح تا غروب بیرون از خانه کار کنند و با مردان و زنان مختلف، سروکله بزنند اما در خانه‌ی خود، کاری انجام ندهند؟ یا با سختی پول دربیاورند که به پرستار بدهند تا پرستار، کودکشان را بزرگ کند و خودشان این کار را نکنند و این همه ثواب را از دست بدهند؟! جامعه‌ی ما چقدر از فرهنگ اسلام، دور افتاده است!

اعمال بدل شب قدر:

به همین ترتیب، خداوند برای شب قدر هم معادل قرار داده است. ثوابِ معادل شب قدر:

1- هر کس سه مرتبه دعای جوشن کبیر بخواند، ایامش معادل با شب قدر است. روزش همانند شب قدر می‌شود. (برای خودت برنامه‌ریزی کن که مثلاً در ماه، سه بار این دعا را بخوانی.)

2- اگر کسی نماز عشا را به جماعت به جا بیاورد، ایامش معادل شب قدر است.

3- اگر کسی اُنس با سوره‌ی قدر بگیرد و در روز، هر چقدر می‌تواند، بخواند، ایامش معادل شب قدر است.

پس ما در دعای امروز از خداوند می‌خواهیم که ما را موفق به خواندن جوشن کبیر و سوره‌ی قدر و جماعت عشا کند که ایاممان، قدر و ارزش بگیرد.

اما برای استجابت دعا، باید به آن بال پرواز داد.

پیامبر(ص) فرمودند: اگر به هنگام دعا، ابتدا و انتهای دعا، این صلوات خوانده شود، ضمانت اجابت مرا در بر دارد حتی اگر آن دعا، از دهان گنه‌کار بیرون آید:

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ، وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَكَاتِكَ، اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، الأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الأَمْوَاتِ».

خانم مالک(ره) می‌فرمودند: شب که می‌خواهی بخوابی، با انگشتت این صلوات را به دیوار اتاق یا تختت بنویس که تا صبح در برکات خداوند هستی. هر زمان که در کارت موفقیت می‌خواستی، این صلوات را با انگشتت بنویس و به سمت آن کار برو.

و اگر این صلوات صد مرتبه خوانده شود، انفجار نور و برکت و خیرات و معنویات است.

یکی از زُهاد زمانه گفت: پانصد درهم مقروض شدم. توسل به پیامبر(ص) گرفتم. ایشان در عالم خواب به من فرمودند: برو در نیشابور نزد فلانی، سلام مرا به او برسان و بگو پیامبر فرموده: پانصد درهم به من بدهی؛ اگر او نپذیرفت و از تو شاهدی خواست برای درستی سخنت، بگو پیامبر(ص) دو مرتبه سلام به تو رساند و فرمود: به این علامت که شب‌ها، صد مرتبه بر من صلوات می‌فرستی و دیشب یادت رفت که بفرستی و من منتظر بودم.

او می‌گوید وقتی به نیشابور آمدم و خبر را به او دادم، مرد به سجده افتاد، گریه کرد و مرا بوسید، سپس به من دو هزار و پانصد درهم داد. گفت، پانصد درهم برای قرضی که داری و دو هزار درهم برای سلام پیامبر(ص) که برای من آوردی؛ کسی از این صلواتی که من هر شب بر پیامبر(ص) می‌فرستادم، باخبر نبود.

پیامبر(ص) در حدیث فرمودند: هر کدام از شما که بر من صلوات بفرستد، موجب اجابت دعای شما و زکات اعمال شماست. (زکات هر عمل خوبی که انجام می‌دهیم، صلوات بر پیامبر(ص) است.)

مرحوم آقای کشمیری فرمودند: کسانی که بیکار هستند یا قصد فروش متاع یا ملک یا… دارند، کسانی که ازدواجشان به تأخیر افتاده است، کسانی که اولاد می‌خواهند؛ و کسانی که می‌خواهند مشکلاتشان برطرف شود، به مدت چهل روز، هر روز یک مرتبه سوره‌ی یس بخوانند و صد مرتبه صلوات بفرستند و هدیه کنند به امام جواد(ع)؛ که بسیار مجرب و کارگشا است. کسانی که این مشکلات را ندارند، به جهت زیارت و قرب به وجود امام زمان(عج) بخوانند.

ادامه‌ی بحث روز گذشته؛ صرف عمر در راه بندگی

دیروز صحبت کردیم که عمر گذرا و در حال رفتن است و سعادتمند کسی است که عمرش را در دو مسیر هزینه کند و به غیر از این دو مسیر اگر عمر هزینه شد خسارت مطلق است.

این دو راه کدام است؟ یکی بندگی خداوند تبارک‌وتعالی.

 گفتیم در بندگی خداوند واجبات جای خود دارد. بندگی خداوند یعنی متواضع بودن به امر خداوند؛ که ما نیستیم! خیلی‌ها روزه‌ی ماه رمضان گرفتند که نباید می‌گرفتند و بارها زیر سرم رفتند حتی ممکن است بعد از ماه رمضان چون مریض بودند و روزه گرفتند دچار آفات بشوند. رساله می‌گوید که اگر تا چهار ماه بعد بر اثر روزه‌ات مریض بشوی، روزه‌ات اشکال دارد؛ اما آن‌ها گرفتند!

 چرا گرفتند؟ چون در برابر حکم خداوند متواضع نیستند و تواضع ندارند. به گمان خودشان هم عبادت کرده‌اند. آنجا که به من می‌گوید نکن، نکنم؛ و آنجا که می‌گوید بکن، بکنم.

هر کس تواضع در مقابل امر خداوند نداشته باشد یک نوع شیطنت در وجودش است. امروز جوان ما با حجاب مسئله ندارد، با ذکر و مسجد مسئله ندارد، مستکبر شده و شیطان همراهش است و تواضع در مقابل حکم خدا ندارد. مهم این تواضع است.

دیروز گفتیم 1. عمرش را صرف کند در مسیر عبادت و بندگی. 2. عمرش را صرف کند در مسیر هدایت جامعه و خدمت به بندگان خداوند تبارک‌وتعالی.

گفتیم که عمر باید در این دو مسیر صرف شود اگر صرف نشود عمر من و شما غارت می‌شود که بحث امروزمان است.

برای اینکه عمر ما غارت و تلف نشود و در قیامت گرفتار نشویم، چه کار باید بکنیم؟

 خداوند فرموده است کسانی که عمرشان را هدر می‌دهند، نمی‌گذارم در روز قیامت کسی از این گروه شفاعت کند. کسانی که می‌گذارند عمرشان غارت شود، در روز قیامت شفاعت کننده ندارند. گفتیم که خداوند به ما در سوره‌ی «والعصر» هشدار می‌دهد.

عصر شش ساعت بعدازظهر زمان مکه است. خداوند قسم می‌خورد به عصر به شش ساعت از عمر بنی‌آدم. مگر این شش ساعت چقدر ارزش دارد؟ مگر در این شش ساعت چه کار می‌شود کرد؟ چقدر خیر و برکت دارد؟ شش ساعت از ظهر تا عصر؛ معلوم می‌شود که خیلی برکات و اعمال مثبت و خیلی کارها و سعادت‌ها و خیلی مطالعات و هنرها و خیلی ساختارهای زیبا در این شش ساعت ممکن است انجام بگیرد که خداوند به این شش ساعت از زمان عمر ما قسم‌خورده است. خوش به حال کسانی که مراقب هستند و این شش ساعت را درست خرج می‌کنند. این‌ها کسانی هستند «…تِجَارَةً لَّن تَبُورَ»[1] که در تجارتشان ضرر نمی‌کنند.

کتابی داریم به نام «جواهر» که کتابی اصولی و فقهی است و مراجع برای اینکه رساله بدهند این کتاب را باید بخوانند. صاحب «جواهر» از سن بیست‌سالگی شروع به نوشتن کتاب کرد. جواهر در 70 سالگی این کتاب را تمام کرد. حج به ایشان واجب شده بود و باید به مکه می‌رفت. با کتاب و دفتر روی الاغ سوار بود و می‌نوشت و می‌رفت. خبر آوردند که جوان بیست‌ساله‌ات از دنیا رفته است. گریه کرد و اشک ریخت و فاتحه‌ای خواند و گفت ببرید دفنش کنید من بیش از این وظیفه ندارم وظیفه‌ی من نوشتن این کتاب است. شماتت‌ها شنید اما نرفت.

حالا ما: مثلاً خدا از من خواسته از مادرم نگه‌داری کنم اما توجیه می‌کنم و او را می‌گذارم و می‌روم کربلا؟! چرا این‌قدر توجیه می‌کنیم تا از حکم خداوند فرار کنیم؟ چون شیطنت درونمان است. اگر آن شیطنت ادامه پیدا کند، بیچاره می‌شویم.

در کل جهان هستی هیچ موجودی نیست که عمرش را هدر بدهد الّا انسان! به همین جهت خداوند فرموده است: «اِنَّ الانسانَ لَفِی خُسر» فقط انسان است که زیان می‌کند. شما فکر کن که یک‌لحظه آن مورچه عمر هدر می‌دهد؟ خیر.

گفت از کنار دریا می‌رفتم. دیدم حیوانی دریایی سرش را بیرون آورد و دهان را باز کرد و یک پرنده با نوک دراز آمد و نشست لب دهان آن و با نوکش لای دندان آن حیوان را تمیز کرد و خورد و شکمش که سیر شد پرید و رفت و حیوان هم رفت به دریا. به همین خاطر است که امروزه طبیعت شناس‌ها از انقراض حیوانی به تکاپو می‌افتند که جلوی آن را بگیرند زیرا می‌دانند نبود آن حیوان در جهان خطرناک است. خداوند او را برای کاری آفریده و او مشغول کارش است و مطلقاً در امرش تخلف ندارد؛ و فقط انسان است که خسران می‌بیند چون عمرش را هدر می‌دهد و به بطالت سپری می‌کند.

 «اِنَّ الانسانَ لَفِی خُسر» بدون شک و بی‌تردید همه‌ی انسان‌ها در خسران هستند.

ما در قرآن لغت «ضرر» زیاد دیده‌ایم اما فرق خسران با ضرر در چیست؟ طبق این آیه، آدمی که شش ساعت عصر را درک نکند و هدر بدهد به یقین در «خسارت» است، آیه نمی‌گوید «ضرر» کرده است.

مثلاً من در اوایل فروردین 50 میلیون سرمایه‌ی کارم کردم و مغازه گرفتم و کارکردم و اسفند که حساب‌وکتاب کردم دیدم 50 میلیون را سود نکردم و حتی یک میلیون هم ضرر کردم. این ضرر است. اما اگر 50 شد 49 من ضرر کردم اما اگر آخر اسفند دیدم که کل 50 میلیون از بین رفت و ده میلیون هم بدهکار شدم آن‌وقت می‌گویند این آدم «خاسر» است. خداوند می‌گوید وقتی آدم کل عمر را به باد داده و کلی دِین با خودش به قیامت آورده به این آدم «خاسر» می‌گویند. اینجاست که در قرآن می‌گوید: «…أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»[2]

حیوان ضرر نمی‌کند و این انسان است که ضرر می‌کند. چگونه ضرر کرد؟ همه‌ی عمرش را صرف دو چیز کرد، در تفسیر سوره‌ی غاشیه آمده است:

«روز قیامت عده‌ای می‌آیند و فریاد می‌زنند: خدایا! ما در دنیا زحمت کشیدم و کارکردیم. خدا می‌گوید: برو جوابت را از دو چیز بگیر: شکمت که همراهت است و شهوتت که همراهت است؛ چون تمام عمرت را هزینه شکم و شهوتت کردی. شهوتت همراهت است برو از او بگیر. می‌گویند: گرسنه و تشنه‌ایم. ندا می‌آید: از آن گیاهی که آتش هم به خاطر سختی‌اش نمی‌سوزاندش به آن‌ها بدهید که بخورند و آن مزه را هم بچشند، می‌خورند اما سیر نمی‌شوند و فقط شکمشان باد می‌کند.»

غارتگران عمر چه کسانی هستند؟

1) شیطان

چند بار در قرآن خوانده‌ای «… تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ»[3] شیطان هم نازل می‌شود. چقدر در قرآن خوانده‌ای «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»[4] خدا به قلبت الهام می‌کند که خوبی کدام است و بدی کدام است و از طرف دیگر می‌گوید: «فَوَسوسَها» شیطان وسوسه‌ات می‌کند و در گوشت می‌خواند. اگر وسوسه‌های شیطان را گوش کردی، شیطان رفیق و آشنایت می‌شود و با یکدیگر زندگی می‌کنید.

رسول اکرم(ص) فرمودند: مانند خونی که در رگ‌هایتان جاری است، شیطان در بدن‌هایتان جاری است. راهش را ببندید. پرسیدند با چه ببندیم؟ فرمودند: با گرسنگی و روزه گرفتن.

2) شهوات و زیاده‌خواهی‌ها

مادرها و دبیرهایی که با جوان‌ها سروکار دارید! امام علی (ع) فرمودند: «طَاعَةُ الْهَوَی‌ تُفْسِدُ الْعَقْلَ ؛ پیروی از هوای نفس، عقل را فاسد می‌کند.»

 وقتی انسان از غرایز و شهواتش پیروی کرد عقلش فاسد می‌شود و به اندازه‌ی سنش نمی‌فهمد.

امام علی(ع) فرمودند: «غَلَبَةُ الْهَوَی‌ یُفْسِدُ الدِّینَ وَ الْعَقْلَ‌؛ تسلط هوای نفس بر انسان، دین و عقلش را از بین می‌برد.»

چرا جوان‌های ما امروز با این همه سواد، عقلشان به زندگی‌شان قد نمی‌دهد؟ چون از شیطان پیروی می‌کنند.

وقتی از بدی اطاعت کردی، عقلت از آن کارایی زایل می‌شود و در آینده زندگی قشنگی نمی‌توانی داشته باشی. پیرمرد و پیرزن هم اطاعت شیطان کنند، عقلشان زایل می‌شود. کسی که شهواتش را همراهی کند، نفسش مریض می‌شود و عقلش علیل می‌شود. وقتی در جامعه از شهوت اطاعت شد، دین فاسد می‌شود.

خداوند فرمودند: عده‌ای بعد از شما (پیامبران و ائمه) می‌آیند و دو کار می‌کنند: 1. نماز را ضایع می‌کنند 2. از شهواتشان اطاعت می‌کنند.

چرا؟ چون نماز است که جلوی شهوات را می‌گیرد؛ زیرا نماز است که می‌گوید با غیبت نمازت درست نیست؛ نماز است که می‌گوید، با شهوات نمازت درست نیست. اول نماز را ضایع می‌کنند تا بتوانند به شهوات دامن بزنند. چون جامعه‌ای که در آن نماز حفظ شده است، شهوات در آن جامعه پا نمی‌گیرد. آن عده‌ای هم که نماز می‌خوانند مانند میتی که خم و راست می‌شود نماز می‌خوانند!

«وَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيماً.»[5] کسانی که افتادند در شهوات و قدم اول را در اطاعت از نفس و در گناه و بدی برداشتند، هر چه جلو می‌روند میلشان در اطاعت از شهوات عظیم و بزرگ می‌شود. یک زمانی بود که دلش می‌خواست که جاهای آرایش کند اما الآن در مراسم ختم در قبرستان در تشییع‌جنازه‌ی کنار پدرش هم آرایش می کند! اولین قدم را که برداشت «مَيْلًا عَظِيماً» و همین‌طور می‌رود و میل و غرایزش زیاد می‌شود.

اول غرایز کجاست؟ اول شهوات، میل به خوش‌گذرانی دنیاست. موسیقی می‌خواهد از نوع حرام، رقص می‌خواهد از نوع حرام که خوش بگذراند و دیگر متوجه محرم و نامحرم نیست. آخر آن سختی و پشیمانی است که نزد خداوند ذخیره کرده است.

3) هوای نفس

4) هم‌نشین بد

از این فتنه‌ها نمی‌توانی سلامت بروی مگر با دعا برای امام زمان(عج) و انس با ایشان.

پیامبر(ص) فرمودند: کسی که حدیث می‌گوید، دعایش برای پا منبری‌هایش به اجابت می‌رسد. خدایا به آیه آیه قرآن و احادیث این مردم را به امام زمان(عج) وصل کن.

گفت: رفتم نزد استادم و گفتم که دلم برای امام زمان(عج) خیلی تنگ است. و آقا به من ذکر یونسیه را دادند که روزی 110 مرتبه به این طریق بخوانم:

«نادِ عَلیّاً مَظهَر العَجائِب، تَجِدهُ عَوناً لَکَ فِی النّوائِب لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَعلِی بِولایَتِکَ یا علیُ یا علیُ یا علیُ یا اَبَا الغَوث اَغِثنِی یا ولِیُ الله اَدرِکنی بِلُطفِکَ الخَفِّی لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنِّی کُنتُ مِنَ الظالِمین»

شب در عالم رؤیا دیدم که چهارده معصوم(ع) جمع هستند و کسی را راه نمی‌دهند و من هم از لای درز دَر نگاه می‌کردم. فردا که نزد استادم رفتم ایشان گریه کرده بودند و اشک ریخته بودند. به من گفتند: آره آقاجان راه نمی‌دهند خیلی سخت است و خیلی باید تلاش و کوشش کنی، خیلی باید دعا کنی. ممنون باش که از لای در راهت دادند که نگاهشان کنی.

چه‌کار کنیم که عمرمان غارت نشود و راه نجات چیست؟

  1. نگاه به صورت عالم؛ یعنی ارتباط با علما
  2. نگاه به صورت پدر و مادر؛ یعنی رابطه‌ی خانوادگی
  3. نگاه به کعبه؛ یعنی ارتباط اجتماعی با مسلمان‌ها
  4. نگاه به قرآن.

تا نروی کربلا که کارت درست نمی‌شود اگر بخواهی امام زمان(عج) هم نگاهت بکند باید به سمت کربلا بروی.

[1] آیه 29 سوره‌ی فاطر

[2] آیه 179 سوره‌ی اعراف

[3] آیه 221 سوره‌ی شعرا

[4] آیه 8 سوره‌ی شمس

[5] آیه 27 سوره‌ی نساء