آرزوی شما در شبهای جمعه چیست؟
افطار روزه داران خاص الخاص
ماه رمضان ماه شروع دوباره قرآن
انفاق و صدقه و اثرات آن
رسیدن به محبت خداوند به چند طریق است
خداوند از هیچ بندهای سعادت را نمیگیرد. سعادتها اشکال گوناگون و مختلف دارند؛ گاهی به شکل روزهخواری شرعی است و گاهی به شکل روزه گرفتن شرعی است. منتها از خداوند میخواهیم که فرصت بهرهبرداری کامل از ماه مبارک رمضان را به ما بدهد.
روزهای قبل گفتیم که سرمایهی ما خانه و ماشین نیست، امتیاز و پول نیست، آنچه انسان میگذارد و میرود آن سرمایهی حقیقی ما نیست. سرمایهی حقیقی انسان، اوقات انسان است. عمر انسان، نفسهایی که یکی بعد از دیگری میکشد سرمایه انسان است؛ چون نتیجهی این نفسها را ما میبریم.
بزرگی که چشم بصیرت داشت، رد میشد. دید مردی جلوی دکانش نشسته و کیسههای گردو را جلویش گذاشته و گردو فروشی میکند. نگاه کرد دید مرد باطن عجیبی دارد و خیلی میتواند رشد کند و درونش استعدادهای بالقوه دارد که بالفعل نرسانده.
رفت داخل دکانش و یک نگاهی کرد و گفت: گردوها را چگونه میفروشی؟
دکاندار گفت: هزاری صد ریال. مرد گفت 500 تا چقدر؟ و دکاندار عدد داد.
مرد گفت: حالا یکدانه را چقدر میفروشی؟
دکاندار گفت: یکدانه ارزش ندارد و یکدانه به مرد داد؛ و باز مرد پرسید و گفت یکدانه چند؟ دکاندار باز گفت: یکدانه ارزش ندارد و به مرد داد. به همین ترتیب تا 5 تا گردو دانهدانه از مرد دکاندار گرفت.
دکاندار گفت: دیگر نه؛ درست است که یکدانه یکدانهاش ارزش ندارد؛ اما اینطور که تو میگویی و من یکدانه یکدانه بدهم همهاش به باد است.
مرد گفت: اوقات و نفسهایمان هم همینطور است. صبح تا شب چند نفس کشیدی؟ از سرمایه خوردی.
آرزوی شما در شبهای جمعه چیست؟
دومین شب جمعهی ماه رمضان است. آرزوی شما چیست؟
از بعدازظهر پنجشنبه تا اذان ظهر روز جمعه ملائکی از عرش میآیند به آسمان اول و ندا میزنند: آیا حاجتمندی هست که امشب حاجت بخواهد؟ تنهایی هست که بخواهد با خدا درد دل کند و به خدا بگوید؟ گنهکاری هست که بخواهد توبه کند؟
نگاهی کن به خودت و ببین امشب آرزویت چیست؟ با این وقت تنگ که من و شما داریم و نفسنفس داریم مصرف میکنیم. با این مسیر پرپیچوخم که نمیدانیم پیچ بعدی چه خبر است. دنیا جادهی پرپیچوخم است که نمیدانی پیچ بعدی چه در انتظارت است. در این دنیای پرپیچوخم و در این فرصت کم در این شب جمعه آرزوی شما چیست؟ آیا آرزو ندارید که آنچه میخواهید امشب خدا اجابت کند؟
آرزوی اول: خدایا صدایم را اجابت کند. «وَ اسمَع دُعایی وَ اَجِب دَعوَتی یا سَمیعُ الدُعاء»
برای یکلحظه آن گوش باطنت باز شود و یک آیه از قرآن را از زبان پیامبر(ص) بشنوی. آرزو نداری یکلحظه چشم باطن بینت باز شود؟ اگر اینطور شد وقتی جنازهی همسرت را دیدی، اسم «مُمیت» خدا را میبینی که بر این آدم زنده تجلی کرده. این اسم «ممیت» خدا است که در این پارچه سفید پیچیده شده است. وقتی نوزادی به دنیا میآید، تجلی اسم «حیّ» خداوند است.
آیا آرزو نداری در این شب پر خیروبرکت قلبمان به بارگاه حضرت زهرا(س) و فرزندانش راهی پیدا کند و بتوانیم رضایتشان را کسب کنیم؟
آیا آرزو نداری امشب فرشتگان و ملائکه برای ما دعا بکنند و زمین و آسمان برای ما طلب مغفرت کنند؟
آیا دلمان نمیخواهد که در این شب جمعه خداوند به ما ثوابی بدهد که ما خودمان را از هر جهت بیمه کنیم؟
چهکار کنم؟ آیا یکشب کافی است که بیداری بکشم؟
یکشب زیاد است، یک روز زیاد است، خدا همهی اینها را جمع کرده است و در یک فلش گذاشته و اسمش را هم زیارت الحسین(ع) در شبهای جمعه گذاشته است.
شب جمعه است و شب زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) است. یا باید الآن کربلا باشی و یا آرزوی زیارت کربلا داشته باشی که داری.
الآن باید یک قطره اشک در چشمت جمع شود تا همهی آنچه گفتم خدای تبارکوتعالی به تو بدهد و مرحمت کند.
راوی میگوید: به امام جعفر صادق(ع) در بیابانهای مکه و مدینه برخورد کردم دیدم آقا نشستهند و زانو بغل گرفتهاند و دارند گریه میکنند و مانند ابر بهار اشک میریزند. پرسیدم پسر پیامبر چرا اینجور گریه میکنید و اشک میریزید؟
امام فرمودند: اگر آنچه من میبینم تو هم میدیدی مانند من گریه میکردی و اشک میریختی و اگر آنچه من میشنوم تو هم میشنیدی مانند من گریه میکردی و اشک میریختی.
پرسیدم: آقا شما مگر چه میبینید؟
فرمودند: میبینم کربلای جدم امام حسین(ع) را؛ و میشنوم صدای ضجهی اطفالش را. من دارم تضرع ملائکه را میشنوم که بر قاتلانش لعن میکنند. من دارم نوحهی جنیان و ملائکیان را میشنوم که دارند به دور قبر ابیعبدالله(ع) میگردند و میچرخند و سلام و عرض ادب میکنند و میگویند خدایا ببخش و بیامرز زائران و عاشقان امام حسین(ع) و … اگر میشنیدی آنهایی که من میشنوم خواب و خوراک برایت حرام میشد.
سپس فرمودند: آیا میخواهی حضرت رسول اکرم(ص) فاطمهی زهرا(س) و اهلبیت(ع) و شهیدان را شاد کنی یا نه؟ گفتم: آری
حضرت فرمودند: زیارت امام حسین(ع) را از دست نده. آیا میخواهی زمین و زمان برایت دعا کنند و سعادت دنیا و آخرت نصیبت شود؟ گفتم: بله آقا.
حضرت فرمودند: زیارت امام حسین(ع) را از دست نده.
وقتی به نیت زیارت امام حسین(ع) از خانه بیرون بیایی چه مسجد بروی و چه حسینیه بروی و چه کربلایش بروی، هر قدم که برمیداری زمین و آسمان برایت دعا میکنند. چون آفتاب به تو بخورد و صورتت گرم شود و عرق بریزی، خداوند گناهانت را آب میکند همچنان که آفتاب برفها را آب میکند و ملکی را موکل میکند در آن روضهی مقدس برایت دعا کند و اشک بریزد و استغفار کند و خدا درهای روزی دنیا را برایت باز میکند.
شیخ زینالعابدین مازندرانی نشسته بود و طلبهای آمد و گفت: آقا گرفتارم و معاشم تنگ است و کفاف زندگیام را نمیدهد. آقا فرمودند: بلند شو وضو بگیر و برو زیارت امام حسین(ع) و یک عاشورا بخوان و اگر امام حسین(ع) به تو نداد به من بگو.
من سریع بلند شدم و وضو گرفتم و رفتم حرم ابیعبدالله الحسین(ع)، عاشورا را خواندم و سلام کردم و خواستم بیایم بیرون، جوان برومندی را دیدم آمد جلو و پولی گذاشت کف دست من و به سرعت رفت و آن پول شد سرمایهی دنیا و آخرت من.
تنگنا و سختی داری؟ بصیرت میخواهی؟ چشم و گوش باز میخواهی؟ رزق و روزی میخواهی؟ آمرزش گناه میخواهی؟ شب جمعه است یک سر برویم کربلا.
شب جمعه، اول زیارت امام حسین(ع) است. دوم شب استغفار به درگاه خداوند تبارکوتعالی است.
افطار روزه داران خاص الخاص
استغفار به اشکال گوناگون در دستورات دین ما آمده است و بسیار به ما سفارش کردهاند که هر نفس و هرلحظه بیشتر استغفار داشته باشید. همانطور که روزهی ما سه قسم است: روزه عام، خاص و خاص الخاص، همانطور هم نماز ما سه قسم است: نماز عام، خاص و خاص الخاص. همچنین است استغفار ما و توبهی ما.
توبهی ما از بدی در ماه شعبان باید صورت بگیرد. نمیشود آدم با چرک و کثافات سر سفرهی خدا وارد بشود. برای کسانی که میخواهند گامهای بلند معنوی را بردارند توبهی از لغزشها از عدم استقامت و از تسویفها در ماه رمضان باید شروع شود.
وقتی دههی اول ماه رمضان میگذرد کمکم به شبهای قدر نزدیک میشویم. استغفار الخاص الخاص است؛ استغفار شیعیان خوب امیرالمؤمنین(ع) رسیدن به خدای تبارکوتعالی و استغفار و توبه از هر چیزی که او را از خدا دور کند، از هر چه غیر خداست و هرچه که به آن دل بستم، به هر که به غیر از خدا پناه بردم، به هر که غیر از خدا توکل کردم، از هر که غیر از خدا خواستم، به هر که غیر از خدا عشق ورزیدم.
خدا رحمت کند حاجآقای دولابی را؛ میفرمودند: روزهی عام با عام افطار میشود با غذا افطار میشود؛ اما بندگان خاص خداوند و روزهداران خاص افطار روزهشان به آب و غذا نیست. آنها تا به حضور و ملاقات ولی خدا یعنی امام زمان(عج) نرسند یعنی روزه هستند و افطار آنها به حس جمال دلآرای مهدی زهرا(س) است. افطار آنها به ملاقات خدای تبارکوتعالی است، به وقتیکه احساس کنند عالم محضر خدا است و در محضر خدا گناه نکنند. افطار آنها به وقتی است که مدام به خودشان بگویند: «اللهُ حاضری و ناظری». افطار آنها وقتی است که در هنگام بدی خودشان به خودشان میگویند خدا کجاست؟ دائم الصوم هستند تا به این معرفت و کمال برسند.
بعضی اوقات، اوقات عجیبی هستند. مثلاً اگر شما روز عرفه عرفات باشی و عرفه تمام بشود و تو گمان کنی که خدا تو را نبخشیده گناه بزرگی کردی. این گمانت گناه است. اگر روزه خوب بگیری و گناه نکنی و اگر ماه رمضان را درک کنی و با قرآن انس بگیری و اگر از بدیها به سمت خداوند برگردی حق نداری گمان کنی که در ماه رمضان خدا تو را نبخشیده است.
امام صادق (ع) فرمودند: اگر بندهای یک عملی را انجام بدهد و به بزرگی و کوچکی آن هم نگاه نکند و از میان اینهمه اعمال قشنگ که خدا فرمودند، آن یک عمل را انجام بدهد تمام توشهی خودش را برای دنیا و آخرت به دست آورده است. پرسیدند کدام عمل است؟ فرمودند بین اعمال پنهان است تا شما همهی اعمال را قدر بدانید؛ و یک بدی است در تمام بدیها که اگر انجام بدهی برای همیشه خداوند در توبه را به رویت میبندد.
امام صادق (ع) فرمودند: ماه مبارک رمضان شروع سال است. گفتند: نه آقا جان اول ماه رمضان که شروع سال نیست محرم شروع سال است. امام فرمودند: ماه رمضان شروع است برای آن کسانی که میخواهند به سمت قرب خداوند قدمهای بلند بردارند. این افراد برای خودشان در این سال برنامه میریزند:
ما یک سری ملک صبح داریم که به اذان صبح میآیند و مأمورند و به آخر شب و نماز عشاء به ملائک شب تحویل میدهند و به وقت تهجد یک ساعت به اذان صبح این ملائک هم میروند و بنده میماند و خدا. اینقدر به تو میگویند سحر بلند شو برای این است که وقت ملاقات خصوصی است.
اشتغالات و سرگرمیهای دنیا تمام نمیشود وسط تمام این اشتغالات من و شما ساعتی برای خلوت با خدا باید داشته باشیم تا روحیهمان تجدید بشود. حوصلهی هیچ کاری نداری. هیچ کار نکن خدا میگوید تو بنشین من ببینم که نشستی. تو حرف نزن من میگویم، تو بشنو. من و شما در مسیر سلوک به این خلوت نیاز داریم.
مهمانی، مهمانی الله است. شما اگر من را دعوت کنی به خانهتان و سفره هفترنگ هم بیندازی و پذیرایی هم بکنی؛ اما خودت را به من نشان ندهی هیچ خوش نمیگذرد. وقتی به من خوش میگذرد که من را صدا کنی به آشپزخانه و بغلم کنی و بگویی دوستت دارم. این کجا و سفره هفترنگت کجا؟!
خدا میگوید: بیا ضیافت. ضیافت الله وقتی به تو خوش میگذرد که خلوت کنی و بغلت کنند و بگویند تو ساکت باش تا من با تو نجوا کنم.
خلوت یعنی انقطاع.
آیتالله اراکی میگویند: دخترم در موسم حج عازم بیتالله الحرام شد. تنها بود و شوهرش با او نبود؛ و آنقدر عفیف و با حیا بود که از برخورد با مردان در این سفر نگران بود و پیوسته در تفکر بود که خدایا چگونه من تنها بروم؟ من که تا به حال به زیارت بیتالله مشرف نشدهام و از مناسک و آداب حج عملاً چیزی نمیدانم، من چگونه طواف کنم و سعی کنم؟ تا اینکه در آستانهی سفر قرار گرفت و من در موقع حرکت به او گفتم حاجی مهمان خداست و خدا هوای مهمانش را دارد. ذکر «یا حَفیظُ یا عَلیمُ» را پیوسته بگو خدا از تو دستگیری خواهد نمود؛ چون این سفر واجب است و البته خداوند از مهمانان خود که راه را نمیشناسند و آشنایی ندارند حمایت مینماید.
ایشان بحمد الله سفر خود را به خوبی و به سلامتی و موفقیت به پایان رسانید و مراجعت کرد و برای ما واقعه خود را در مکه مکرمه هنگام ورود به بیتالله الحرام برای انجام طواف چنین تعریف کرد:
من پس از آنکه از میقات احرام بستم و وارد مسجد الحرام شدم که طواف را به جای بیاورم، دیدم در اطراف کعبه آنقدر جمعیت متراکم است که ابداً من قدرت ندارم طواف کنم. حجر الاسود را که نقطهی ابتدای شروع طواف است پیدا کردم و هر چه خواستم از آنجا شروع کنم و به گرد خانه کعبه طواف کنم، دیدم ابداً مقدور نیست. بیچاره شدم، گفتم: خدایا من برای طواف خانه تو آمدهام و میبینی که با این ازدحام و انبوه جمعیت قدرت ندارم.
در این حال ناگهان دیدم از مکان حجر الاسود فضایی به شکل استوانه باز شد و کسی به گوش من گفت: خودت را به امام زمانت بسپار و در این فضا با او طواف کن! من وارد این محل خالی استوانهای شدم؛ و دیدم در جلو، حضرت امام زمان(عج) مشغول طواف هستند و پشت سر آن حضرت کمی به طرف دست چپ شخص دیگری است و من وارد شدم و پشت سر آن دو مشغول طواف شدم و از حجر الاسود شروع کردم و تا هفت دور را به همین منوال تمام کردم؛ و در این مدت نه تنها احساس جمعیت نمیکردم بلکه ابداً حتی انگشت کسی به دست یا بدن من اصابت نکرد. چون هفت دور طواف به پایان رسید خود را خارج از آن حلقه دیدم و دیگر کسی را ندیدم.
آیه الله اراکی میفرمودند: این نتیجه انقطاع به خداست.
این ماه شروع بهرهبرداری از قرآن مجید و شروع خیرها و خوبیها است و شروع عبادتها و بازگشت به سمت خداوند تبارکوتعالی است. عزم جزم برای ترک گناه و مراقبت از احوال را در ماه مبارک رمضان شروع قرار بده.
دو بار ما را قنداق میکنند یکبار وقتی به دنیا می آییم و یکبار هم وقتی از این دنیا میرویم. بیایید یکبار هم خودمان، خودمان را قنداق کنیم.
خدا رحمت کند خانم مالک را که میفرمودند: مادرها دست و پای بچهها را قنداق میکنند که کج نشود. انبیاء و ائمه آمدند با احکام الهی دست و پای ما را ببندند تا دین ما کجوکوله نشود. یک ماه روزه دست و پای هرزهخوری ما را میبندد. یک ماه سحرخیزی دست و پای پرخوابی ما را میبندد.
ماه رمضان ماه شروع دوباره قرآن
بهترین ذکرهایی که ممکن است یک انسان بگوید تلاوت قرآن است؛ و بهترین زبان ذکر، قرآن است.
پیامبر(ص) فرمودند: ای سلمان! سفارشت میکنم به خواندن قرآن. قرائت قرآن کفارهی گناهانتان است و پردهای است بر شما از آتش جهنم و امانی است برای شما از عذاب پروردگار.
قرآن بخوان در ماه رمضان. یک آیه ثواب صد شهید دارد. با تلاوت یک آیه خدا نگاه رحمت به شما میکند و با یک آیه خداوند حوری در بهشت به شما عنایت میکند و به هر آیه ثواب تبلیغ 313 پیامبر به شما میدهد و به هر آیه ثواب تلاوت تمام کتابهای انبیا را به شما میدهد و به تلاوت یک آیه بدنتان را از آتش جهنم دور میکند و به یک آیه وقتی خواندی از جایت حرکت نمیکنی مگر خداوند، خودت را و پدر و مادرت را میآمرزد.
امام صادق(ع) فرمودند: خداوند سه موهبت برای شما گذاشته است که این سه آیه قرآن را سرمشق زندگیتان قرار بدهید:
1- «… ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ…»[1] بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.
آنهایی که میگویند: «یا ارحم الراحمین» به مدار اسم اعظم خداوند وارد شدهاند؛ و کسی که به این مدار وارد میشود، خداوند بلافاصله امام زمان =(عج) را به یاریاش میرساند.
2- «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ»[2] وقتی نعمتت دادم و گفتی الهی شکر، من هزاران بار اضافه میکنم و بهتر از آن نعمت را به تو میدهم.
3- «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَيْءٍ قَدْراً»[3] هر که گفت خدایا توکل به تو کردم، خدا او را بس است و کفایت میکند.
انفاق و صدقه و اثرات آن
شب جمعه، شب انفاق و صدقه است و شبِ برای رضای خدا دلی را شاد کردن.
آیتالله میانجی از علمای صاحبنفس میگویند: آشنایی داشتم که ثروتمند بود و یکدفعه اوضاعش برگشت تا جایی که ورشکست شد و همه چیزش را از دست داد. یک روز رفتم به او سر بزنم. رو کرد به من و گفت: آقا! میدانم از کجا دارم میخورم. این اثر وضعی یک عمل من است. یک روز در حیاط خانهام راه میرفتم و در کوچهی ما زن یتیمداری بود. آمد در زد و من در را باز کردم و به من گفت حاجآقا بچههایم گرسنهاند و مدتی است برنج نخوردهاند. من او را هُل دادم و گفتم برو مگر من گداخانه درست کردهام؟ احساس کردم با تمام موهای سرش تحقیر را احساس کرد. او رفت و از هفتهی بعد ورق من برگشت.
بشر اگر مالش را درراه خدا خرج نکند به توحید نمیرسد.
گناهان اثر وضعی دارند و اثر وضعی بعضی از گناهان در همین دنیا، بدبختی و بیچارگی است. عدهای را خداوند درشان را قفل کرده و کاری به آن ها ندارد.
اولین اثر انفاق، تقویت توحید است آنهم توحید در محبت به خداوند.
توحید چند قسمت دارد:
من چه کنم به محبت توحیدی برسم و به غیر از خدا معبودی نداشته باشم؟ خدا را محبوب اصلی خودم قرار بدهم. اگر کنار محبت خدا محبت غیری را قرار دادیم دیگر نمیخواهدمان. آن محبت غیر، تعلق به دنیا است.
در سورهی توبه داریم که کسانی که محبتشان به دنیا زیاد است سخت جان میدهند. وقت مرگ وقتی است که محتضر میبیند که دارند همهچیزش را میگیرند. حالا اگر وابسته باشد حالش چه جور است؟
چطور میشود از این تعلق رها شد؟ باید از محبت مال رها شد. چطور میشود از محبت مال رها شد؟ باید در راه رضای خدا انفاق کرد و صدقه داد و باید سخاوت داشت.
رسیدن به محبت خداوند به چند طریق است
1- با انفاق
2- تطهیر جان؛ جان ما با وابستگی به مال آلوده میشود و پاکیاش به انفاق و صدقات است.
خداوند میفرمایند: ای پیامبر از مالشان انفاق بگیر تا پاکیزه بشوند و تطهیر بشوند.
3- تمرین دل کندن از دنیا.
خداوند تبارکوتعالی در قرآن مجید میفرمایند: از وقتیکه عاقل میشوی من تو را تمرین انفاق و دهش و صدقه و شراکت دیگران در مال و سخاوت میدهم تا دم مردن راحت بیرون بروی.
خداوند در سورهی کهف میفرمایند: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»[4] ما آنچه را که در زمین جلوهگر است زینت و آرایش ملک زمین قرار دادیم تا مردم را امتحان کنیم که کدام یک عملشان نیکوتر خواهد بود.
دنیا را زینت کردم که امتحان کنم.
آنوقت بزرگان میفرمایند: زیور دنیا خاصیت دلربایی دارد. خدا به من و شما خاصیت دلدادگی داده است؛ آنوقت با وحی و دین و آیات قرآن شرایط دل دادن و دل کندن را یاد میدهد.
بدبخت آن کسی که دلدادگی را بلد است و دل کندن را بلد نیست.
امروز من و شما که انفاق میکنیم به یک فقیر ما بیشتر بهره میبریم و به محبت واقعی خدا میرسیم.
شب جمعه شب دعا برای امام زمان (عج) است.
لازم نیست آدم عالم باشد و دانشمند باشد، لازم است آدم برای اینکه چشم بصیرت پیدا کند و بتواند وجود نازنین امام زمانش را ملاقات کند فقط بندهی خدا باشد.
راههای توسل به حضرت خدیجه(س)
1- خواندن 400 مرتبه سوره قدر به این صورت که 200 تای اول هدیه به حضرت خدیجه(س) و 200 تای بعدی هدیه به مادر امام زمان(عج).
2- خواندن سوره «یس» و فرستادن 1001 مرتبه صلوات که سختیها و رنجهای زندگی انسان را از بین میبرد و راه را برای انسان باز میکند.
[1] آیه 60 سوره مؤمن
[2] آیه 7 سوره ابراهیم
[3] آیه 3 سوره طلاق
[4] آیه 7 سوره کهف