بسم‌ الله الرحمن الرحیم

یا فاطمة الزهرا اغیثینی

روز هفتم ماه مبارک رمضان، 23 اردیبهشت 98

 

محورهای سخنرانی:

توسل به حضرت قاسم بن الحسن(ع)

ادامه‌ی بحث اهمیت دعا

سه وظیفه‌ی مهم ما در ارتباط با قرآن و امام زمان(عج)

ادامه‌ی بحث شباهت‌های ماه رمضان و حج

ادامه‌ی بحث استغفار؛ و اهمیت آن در ماه رمضان

 

 

توسل به حضرت قاسم بن الحسن(ع)

حضرت قاسم(ع) مستجاب‌الدعوه هستند. کسانی که مریض هستند و کسانی که می‌خواهند صاحب اولاد شوند و کسانی که فرزند گرفتار دارند یک گوسفند قربانی نذر ایشان کنند و در روز عاشورا یا تاسوعا جلوی دسته یا هیئت به آن‌ها هدیه کنند.

یک هیئت در قم است که من سراغ ندارم کسی نذر این هیئت کرده باشد و حاجتش را نگرفته باشد مخصوصاً کسانی که می‌خواهند صاحب اولاد شوند.

صاحب خانه وسعی نداشت و گرفتار بود. می‌گوید یک روز تاسوعا و یا عاشورا نشسته بودم و هیئت آمد و پذیرایی می‌کردند و بوی خورش قیمه در فضا پیچیده بود. من نذر کردم که یا قاسم ابن الحسن اگر حاجت من را بدهید من سال دیگر برای شما فلافل می‌دهم، من گوسفند و گاو ندارم که بکشم من نذر می‌کنم سال دیگر ساندویچ فلافل درست کنم و آن را به جوانان سینه‌زنی که در صف غذا هستند و گرسنه‌اند می‌دهم تا نوبتشان شود. سال اول ده، دوازده فلافل بود و حالا شده روز عاشورا و تاسوعا هزاران ساندویچ فلافل.

مادری پسر 13،14 ساله داشت و پسر مریض شد و از دنیا رفت. او را به غسالخانه بردند و مادر بسیار بی‌تابی می‌کرد. مادر فریاد زد: پسر امام حسن مجتبی! 14 ساله‌ی امام حسن! یک گوسفند نذر شما می‌کنم اگر الآن جوانم با پایش به خانه آید. می‌گویند آب را که روی جوان ریختند برای غسل دادن، پسر عطسه‌ای کرد و بلند شد و گفت من چرا لباس ندارم؟ و به خانه برگشت.

ادامه‌ی بحث اهمیت دعا

این روزها بسیار توسل بگیریم و دعا کنیم. دایره‌ی دعاهایمان را وسعت دهیم که دعای جمعی به اجابت نزدیک است.

فرمودند اگر 4 نفر دعا کنید، خداوند رد نمی‌کند؛ اگر ده نفر شوید و دعا کنید، خداوند اصلاً رد نمی‌کند؛ و اگر 40 نفر با هم دعا کنید و دست بالا کنید، خداوند به ملائکه می‌گوید خجالت می‌کشم از الآن به این‌ها جواب ندهم.

رسول اکرم(ص) فرمودند: از شب اول ماه رمضان تا بعد از جمع شدن نماز عید فطر، خداوند گروهی از ملائکه را مأمور کرده است که در آسمان هفتم فقط برای روزه‌دارها دعا کنند. سه بار قسم خوردند به جان خودم که در دست قدرت خداوند است هرگز خداوند ملکی را مأمور به دعا نمی‌کند مگر دعای او را به اجابت برساند و مأمور نکرده ملکی را برای دعا مگر اینکه دعایی که می‌کند بلافاصله خداوند تبارک دعا را به اجابت می‌رساند.

رسول اکرم (ص) فرمودند: دنیا جاده‌ی پر پیچ و خم است و شما نمی‌دانید پیچ بعدی دنیا چه خبر است. ما به‌منزله‌ی آدم‌های غافلی هستیم که سوار ماشین آخرین مدل شده‌ایم و به ترمز ماشین و گازش اعتماد داریم و به سرعت می‌رویم و در هر گازی که می‌دهیم پیچی رو به رو داریم که نمی‌دانیم در این پیچ آیا جاده صاف است و یا دریاست و یا کوهستان است و یا… غافل از اینکه ممکن است خرگوشی جلوی ماشین من بپرد و ترمز ماشین من نگیرد و حادثه‌ای پیش آید. زندگی شما جاده‌ی صاف نیست که بتوانید ده یا 20 سال بعد را ببینید بنابراین چیزی که به شما اطمینان خاطر می‌دهد دو چیز است:

یکی صبر در مقابل حوادث و یکی دعا به درگاه خداوند تبارک. مدل ماشین هر چه باشد وقتی سوار می‌شوید «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویید.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: دعا کن و نگو کار از کار گذشته است. گاهی دعا قضای حتمی را هم برمی‌گرداند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بند نعلین خود را می‌خواهی ببندی دعا کن و از خداوند کمک بخواه.

بالأخص در ماه رمضان که سفره‌ی دعا باز است و به هر دعایی که بکنید، امام زمان عجل الله فرجه، اول آمین می‌گویند.

جوان چاه کن بود. چاه را کنده بود و وقتی بالا آمده بود با خستگی نان گرمی خریده و در حال خوردن بود که فردی آمد و گفت: نان خالی می‌خوری؟ جوان گفت: خیر همراه خورش است. مرد گفت: خورشَت چیست؟ جوان گفت: سلامتی‌ام خورشم است.

سه وظیفه‌ی مهم ما در ارتباط با قرآن و امام زمان(عج)

ما سه وظیفه مهم در ارتباط با قرآن داریم:

اول) قرآن را بشناسیم.

دوم) به قرآن تا جایی که برایمان مقدور است عمل کنیم.

سوم) قرآن را به دیگران معرفی کنم.

متأسفانه امروزه هر سه‌ی این‌ها در جامعه ضعیف شده است.

همین وظایف را هم در مقابل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داریم:

اول) معرفت به امام زمان

دوم) پیروی از فرهنگ و راه امام زمان

سوم) معرفی امام زمان به دیگران.

که هر سه‌ی این‌ها بسیار مشکل است.

در قرآن آیه داریم: «طه» یک کلمه می‌گوییم یعنی نوه‌ی پیامبر. خلاصه‌ی «طه» امام زمان است؛ پس اول باید طه را بشناسیم و بعد خلاصه‌اش را.

در قرآن داریم: «یس». خلاصه‌ی «یس» امام زمان(عج) است پس اول باید «یس» را بشناسیم و بعد خلاصه‌اش را.

یک آیه «و الشمس و الضحی» است. اول باید «و الشمس و الضحی» را بشناسیم.

یک آیه دیگر «و اللیل» است؛ که اول باید «لیل» را بشناسیم و بعد خلاصه‌اش را.

در باب معرفی امام زمان(عج) ندا به حضرت موسی علیه‌السلام آمد؛ (مگر امام زمان در زمان حضرت موسی بوده است؟ مهدی(عج) وعده داده شده به حضرت آدم است) یک کار است که اگر تو موسیِ کلیم الله انجام دهی، من ثواب صد سال روزه را به تو می‌دهم و صد سال ثواب قیام کل شب را به تو می‌دهم. (می‌گویند جناب موسی(ع) از هیبت این کلام ایستادند و عرضه داشتند: پروردگارا صد سال روزه هر روز صد سال قیام هر شب!)

 برای یک عمل؟ ندا آمد: بله برای یک عمل. پروردگارا آن عمل چه عملی است؟ ندا آمد: موسی آن عمل ارشاد مردم به سوی مهدی آل محمد است.

فرهنگ سخنان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه؛ نوشته‌ی آقای دشتی؛ این نوع کتاب‌ها را بخریم و بخوانیم و بدانیم چگونه شیعه‌ای باید باشیم.

ادامه‌ی بحث شباهت‌های ماه رمضان و حج

ماه رمضان شباهت عجیب به حج دارد.

چرا در ماه رمضان یکی از بیشترین دعاهای ما طلب حج است؟ در دعای افتتاح می‌خواهیم که هر ساله به حج مشرف شویم و در اکثر دعاهای ماه رمضان طلب حج می‌کنیم. هر کس که قرار است حاجی شود باید شب قدر ماه رمضان ثبت نام شود.

شب قدری در عظیمیه بودم. خانمی در آشپزخانه بود و مسئول ریختن چای بود. آشپزخانه اُپِن بود و من متوجه شدم که زیر لب می‌گوید حج که برای ما نیست برای کسانی است که پول دارند، ما چگونه به حج می‌توانیم برویم؟ همین خانم چند ماه بعد در اواخر ماه ذی‌القعده برای خداحافظی مکه پیش من آمد. سؤال کردم شما که آن شب زیر لب چیزهای دیگری می‌گفتید. گفت همان حرف‌ها کار دستم داد. یکی از اقوام ما در فلان شهرستان مکه می‌برد و کاروان دارد. خواب پیامبر(ص) را دید که به کرج برو و فلانی را به حج ببر. پول قربانی و پول سوغاتی‌ام را هم داد است.

ارتباط حج و ماه رمضان چیست؟

اولین قدم برای ورود به حج، مُحرم شدن است؛ زیرا تا مُحرم نشود، مَحرم نمی‌شود و خداوند نامحرم را به خانه‌اش راه نمی‌دهد.

چه جوری باید مُحرم شد؟

1ـ باید معنای حج را عملی کنم.

حج دو حرف دارد: «ح» یعنی حق‌طلبی و دنبال حق بود و از حق مظلوم دفاع کردن؛ و «ج» حق جهاد با نفس است. اگر کسی این دو را نداشته باشد حج را نشناخته است؛ حج را نشناسد مُحرم نمی‌شود؛ و مُحرم نشود مَحرم نمی‌شود؛ و مَحرم نشود به بیت الله‌ الحرام راهش نمی‌دهند.

قدم اول در مُحرم شدن یک رنگ شدن است. سلطان سلاطین به حج می‌رود باید با لباس احرام برود، مرجع تقلید به حج می‌رود باید لباس احرام بپوشد و حتی دکمه‌ای هم نداشته باشد، سرباز و کارگر هم که به حج می‌رود باید به همین صورت برود. این یک رنگ شدن یعنی در مقابل خداوند خاضع و فروتن شدن. از تختت پایین می‌روی، شاگردان را رها می‌کنی و… بعد به کعبه می‌روی همه در کنار هم به حج می روند و با هم می‌روند. تا خاضع نشوی مَحرم بیت الله نشده‌ای.

در بیت الله به این شکل بود در ماه رمضان هم ضیافت الله است. تا مُحرم نشوی در ماه رمضان مَحرم مهمانی خداوند نمی‌شوی.

مَحرم شدن به یک رنگ شدن است. همه در یک ماه (ماه رمضان) روزه می‌گیرند، امساک همه در سحر، افطار همه در یک ساعت، همه به دنبال قرب خداوند. و این موجب خضوع و خشوع است.

در حج اول باید مَحرم شد. برای مَحرم شدن عروس و داماد نزد عالم می‌رویم. در ماه رمضان که ضیافت الله است و ایام حج که ایام الله است یک صاحب نفس باید ما را مَحرم کند. در حج کسی که مَحرم می‌کند امین الحاج امام زمان(عج) است و در ماه مبارک رمضان هم کسی که ما را به خدا مَحرم می‌کند مولای ما صاحب الزمان(عج) است که سفره‌دار این مهمانی است.

در زیارت جامعه می‌خوانیم: مولای من بین من و خدا یک گناهانی است؛ تا شما از من راضی نشوید خداوند از من راضی نمی‌شود. که خودم می‌دانم و بدی‌ها و حجاب‌هایی است که خداوند آن‌ها را به من نمی‌بخشد و من محرم نمی‌شود و من با این گناهان بر سر سفره راه داده نمی‌شوم.

مرحوم آیت الله بهاءالدینی می‌گفتند اگر همه‌ی دنیا را به شما بدهند اگر شما همه‌ی آن را صرف کنی که با دستگاه خداوند آشنا شوی و همه را به کسی بدهی که تو را با قرآن و اولیاء الله آشنا کند، چیزی نداده‌ای و کاری نکرده‌ای. چه برسد به اینکه بخواهید تو را با خود خدا آشنا کند. کسی که ما را با خداوند آشنا می‌کند صاحب الزمان(عج) است.

عالم بزرگوار دزفولی می‌گوید به منبر رفتم و روضه و سخنرانی را انجام دادم اما برای شام نماندم. به خانه رفتم، شام خوردم و خوابیدم. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را به خواب دیدم. گفتند: چرا نماندی شام هیئت را بخوری؟ گفتم: خورششان فلان چیز بود و ترش بود، سینه‌ی من درد می‌کند و این روزها می‌خواهم به منبر بروم به این خاطر نماندم. خانم سری تکان دادند و فرمودند: تو نمی‌دانی سر دیگ‌های هیئت حسین(ع) را «من» برمی‌دارم و وقتی من بردارم دیگر به کسی ضرر نمی‌رساند و همه‌اش قدرت و انرژی و سلامتی است. می‌گوید از خواب بیدار شدم و به هیئت رفتم و ته‌دیگ را خوردم.

پیرمرد 80 ساله‌ای بود که به مکه رفت و به همین خاطر طبقه‌ی پایین به او اتاق دادند. برای بعضی از اعمالش نائب می‌گرفت و برای صفا و مروه هم ویلچر گرفت. شامش را هم هر شب به اتاقش می‌بردند. یک شب یادشان رفت که برای او شام ببرند و همان شب هم پیرمرد دل درد گرفت. از دل درد به خودش می‌پیچید. مانده بود که چه کند. گویی یک نفر در گوشش گفت: چرا امین الحاج را صدا نمی‌زنی. پیرمرد گفت: یا امام زمان! این‌ها من را فراموش کردند تو هم مرا فراموش کرده‌ای؟ این‌ها فراموش کردند که من ناتوان و مریض و غریب هستم شما هم فراموش کرده‌اید؟ در غربت بمیرم؟

گفت: دیدم در باز شد. جوانی زیبا آمد. تکه‌ای نبات داشت. گفت: حاج حسن! دل درد داری؟ گفتم: بله. دستی روی نبات کشیدند و گفتند تبرکش کردم مقداری از این بخور حالت خوب می‌شود. خوردم هم دل دردم خوب شد و هم زانوانم قدرت گرفت. گفتند نترس از این به بعد اعمالت را خودت انجام می‌دهی و اگر کسی گفت چگونه، بگو پسر فاطمه ذره‌ای نباتم داد.

ادامه‌ی بحث استغفار؛ و اهمیت آن در ماه رمضان

دیروز گفتیم که ما سر سفره‌ی ماه رمضان اولین لقمه‌مان روزه‌داری است و دومین لقمه‌ی ما، آمرزش‌خواهی و استغفار از درگاه الهی است.

کم‌کم باید نورانیت روزه در ما به وجود آید. ماه رمضان ماه درمان است.

در این ماه پیامبر اکرم(ص) به دستور خداوند با قرآن و روزه و ذکر استغفار بیماران را درمان می‌کنند.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: ماه رمضان تمام شود و معالجه نشده باشی، نمی‌دانم کِی می‌خواهی درمان شوی؟

راوی می‌گوید خدمت امام بودیم که مردی آمد و از قحطی شکایت کرد و گفت بیابان‌ها خشک است. امام فرمودند بگویید: «استغفر الله ربّی و اتوب الیه». مردی دیگر آمد و از فقر شکایت کرد و گفت همیشه کم می‌آورم. امام فرمودند: استغفار کن. سومی آمد و گفت خداوند به من چند دختر داده است و من یک اولاد پسر می‌خواهم امام فرمودند: استغفار کن. کسی دیگر آمد و گفت می‌خواهم به حج بروم کارم درست نمی‌شود امام فرمودند: استغفار کن.

شخصی گفت: آقا جان هر کدام یک گرفتاری داشتند اما شما به همه‌ی این‌ها یک دارو دادید و فرمودید استغفار کنند این چگونه است؟ امام فرمودند: قرآن بلد هستی بخوانی؟ مرد گفت: آری.

امام فرمودند: در سوره‌ی نوح آیه 10 داریم: نوح از جانب خدا به قومش می‌گوید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ به درگاه خداوند استغفار کنید که او توّاب و غفّار است. وقتی استغفار کردید متوجه می‌شوید که خداوند بخشنده و غفار است. و مدام باران رحمت را بر شما می‌باراند و اموالتان را زیاد می‌کند و فرزندهای صالح می‌دهد و برای شما باغ‌های آباد و نهرهای پرآب قرار می‌دهد.

همه‌ی این نعمت‌های الهی بر اثر استغفار شما به درگاه الهی است.

نعمت‌های مختلفی که در این آیه ذکر شده است، نعمت آمرزش، باران و قدرت مالی و فرزندان و … است.

در آیه‌ی بعد گویی خداوند از زبان نوح(ع) گله می‌کند از بندگانش: چرا در مقابل خداوند احترام قائل نیستید؟ و در آخر خداوند می‌فرماید فراموش کرده‌اید در ابتدا چه بودید و حال چه شده‌اید؟

رسول اکرم(ص) فرمودند: روز قیامت شخصی را به حساب می‌آورند. خودش سرش را پایین می‌اندازد که برود. ندا می‌آید کجا؟ می‌گوید: به جهنم می‌روم. ندا می‌آید: بایست یک امانتی پیش من داری بلکه به آن بخشیده شوی. شبی از این پهلو به آن پهلو شدی و همه خواب بودند و تو در دل شب گفتی الله اکبر. امروز با این «الله اکبر» از جهنم برگرد.

نزد رسول اکرم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! زبان من تندخو بوده است و با خانواده‌ام تندی کرده‌ام و با شما آشنا شدم و حالا پشیمان هستم و می‌ترسم شر زبانم مرا بگیرد. برایم دوایی کنید. حضرت فرمودند: استغفار کن. بعد فرمودند حتی منِ خاتم الانبیا روزی صدبار استغفار می‌کنم.

ماه رمضان ماه ریزش گناه است. ماه عفو عمومی است.

به چه شکلی عفو عمومی است:

اول اینکه: شیطان را به زنجیر می‌کشد. دوم: با تشویق به عبادت‌های گوناگون و مختلف. سوم: با وعده به اجرهای مضاعف. چهارم: از طریق دعاهای وارده؛ و در رأس همه استغفار.

این همه تأکید بر استغفار به این دلیل است که استغفار، انسان را به یاد خدا می‌اندازد و تا وقتی انسان به یاد خداوند است از غفلت بیرون است. تا وقتی انسان دچار غفلت نشود معصیت نمی‌کند. تا وقتی انسان معصیت نمی‌کند دچار عذاب و گرفتاری و بلا نمی‌شود.

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: مرغی زمانی در دام شکارچی می‌افتد که دانه را دیده است و از یاد خداوند غافل شده است. ماهی که در دریا به دام صیاد می‌افتد به این دلیل است که طعمه را می‌بیند و از خدا غافل می‌شود.

منِ انسان وقتی خودم را می‌بینم و غرورم را می‌بینم از خدا غافل می‌شوم و به دام می‌افتم.

در قرآن است که قوم نوح(ع) عمل نکردند، خشک‌سالی و قحطی شد و اموالشان را از دست دادند و اولادشان جوان‌مرگ شدند و زنانشان عقیم و نازا شدند. وقتی طوفان نوح آمد می‌گویند زیر 40 سال بین آن‌ها نبود.

در آیه 96 سوره اعراف می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان می‌آوردند و پروا پیشه می‌کردند مسلّماً (درهای) برکت‌هایی از آسمان و زمین را بر روی آن‌ها می‌گشودیم.

آیه 41 سوره روم می‌فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»؛ خرابی در دریا و خشکی ظاهر شد به خاطر رفتارهایی که خود مردم دارند. فسادها در آب یعنی چه؟ یعنی خرابی در آب. آبی برای خوردن به سلامت ندارید هوای سالم ندارید و زمین آباد ندارید و همه‌ی این‌ها بر اثر فسادی است که در خشکی و دریا ایجاد کردید.

مرحوم علامه طباطبایی تفسیر می‌کنند که الآن در ذهنتان می‌گویید پس چرا خارجی‌ها دارند مگر آن‌ها تقوا دارند؟

می‌گویند: اینجا منظور از تقوا کفر و ایمان نیست. بعضی خارجی‌ها اگر تقوا ندارند، رعایت حقوق اجتماعی دارند. در آیه حقوق اجتماع مطرح است. آب و هوا برای همه است چرا خراب می‌کنید؟ آن‌ها به دلیل قوانینشان رعایت حقوق اجتماعی را می‌کنند اما ما این حقوق را رعایت نمی‌کنیم. وقتی حقوق اجتماعی را از بین بردیم پایه‌های اعتماد را از بین می‌بریم. اقتصاد جامعه خراب می‌شود و جامعه به جای پیشرفت، پسرفت دارد؛ و از همه مهم‌تر اخلاق و دین در این جامعه به عقب می‌رود.

اگر پیشرفت الهی را می‌خواهید، «استغفروا ربّکم» به درگاه الهی استغفار کنید و گناه نکنید تا موجب افزایش برکات شود.

امام علی علیه‌ا‌لسلام: زیاد استغفار کنید تا ارزاق و رزق الهی را جذب کنید.

امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه فرمودند: خدای سبحان استغفار را سبب افزونی روزی قرار داده است و باعث رحمت خلق. از پروردگارتان بسیار آمرزش بخواهید تا باران‌های پربرکت به شما بدهد و نعمت‌ها را بر شما زیاد کند.

رسول اکرم (ص) فرمودند: کسی که خداوند به او نعمتی داده است و بگوید «الحمدلله» و کسی که خدا روزی او را به تأخیر انداخته است و سفره‌اش تنگ است و حاجتش برآورده نشده است و مشکلش حل نشده است زیاد بگوید «استغفر الله» و کسی که بر اثر حادثه‌ای ناراحت نمی‌شود فراوان بگوید «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» خداوند تبارک و تعالی به زودی مشکلات او را حل می‌گرداند و درهای رحمت و برکت خود را فراوان‌تر به سمت این بنده می‌گشاید.

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: هرکس بعد از نماز صبح صد مرتبه بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» به اسم اعظم خداوند نزدیک شده است؛ نزدیک شده است نزدیک‌تر از سیاهی چشم به سفیدی چشم و در مدار اسم اعظم قرار گرفته است.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز صبح و مغرب هفت مرتبه بگویید: «بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» در مدار اسم اعظم الهی قرار می‌گیرید و خداوند 70 نوع بلا از مرض‌ها و گرفتاری‌ها و حتی اگر شقی باشد شقاوت او را به سعادت تبدیل می‌کند.