ماه رمضان ماه ضیافت الله است
جاماندهها و گمشدهها چه کنند؟
اهمیت گفتن «و عجّل فرجهم» در پایان صلوات؛ و پاسخ به شبههای در مورد آن
چرا روزههایمان حقیقی نیست؟
اهمیت دعا در ماه مبارک رمضان
اگر در ماه مبارک رمضان هر کار خیری را انجام بدهیم اما دعا به درگاه خدا نکنیم، دچار خسارت بزرگی شدهایم. خداوند برای اجابت دعای ما آماده است. در فرهنگ ما کسانی که دعا نمیکنند؛ یعنی طالب نیستند و آرزویی ندارند و چیزی برای دنیا و آخرتشان نمیخواهند. در ماه مبارک رمضان رحمت خدا در حال لبریز شدن است و خداوند تمام درهای رحمتش را باز کرده است؛ اما کسی که دهانش بسته است محروم میماند. کسی که دعا نمیکند یعنی زبان طلب کردن ندارد و انگیزهای برای دنیا و آخرتش ندارد.
ماه رمضان ماه ضیافت الله است
ماه مبارک رمضان معروف است به ضیافتالله. این ماه ورود کردن به ضیافت الله است. ضیافت به معنای مهمانی است؛ اما چرا این ضیافت، ضیافتِ الله است. خداوند هزار و یک اسم دارد که یکی از آنها که اسم اعظم است و مخفی است و باقی اسامی آشکار هستند. ما این اسامی را در دعاها و مناجاتهای مختلف میخوانیم. معانی همهی اسمهای خداوند در «الله» جمع است. همچنین هر اسمی از اسامی خداوند تنها یک معنی ندارد و هزاران معنا دارد. یکی از دلایلی که نمیتوانیم نماز را فارسی بخوانیم این است که مثلاً اسم «رحمن» خداوند که در «بسم الله الرحمن الرحیم» میخوانیم تنها یک معنی «بخشنده» را ندارد و ما نمیدانیم خداوند کدام معنا را در هر جایگاهی مدنظر دارد. یا مثلاً ما یک کلمه میگوییم «رزاق» یعنی «روزیدهنده» اما خداوند چگونه به موجودات مختلف روزی میدهد، مثلاً به یک نوزاد، به یک پشه، به ماهیان دریا، به گیاهان و… به هر کدام چگونه روزی میدهد؟ اینها هر کدام معنی متفاوتی میتوانند داشته باشند. هر کدام از اسماء خداوند، دنیایی از معانی است و تمام این معانی در «الله» جمع شده است. حالا که ماه رمضان، ضیافت الله است یعنی خداوند با تمام معانی اسمائش به روزهدار تجلی میکند و از او پذیرایی میکند. این ظرف بزرگ ماه رمضان است که چنان وسعتی به روزهدار میدهد که «الله» به او تجلی کند.
در این مهمانی ماه رمضان هر کسی جایگاهی دارد اما در طول ماه هم جایگاهها تغییر میکند. بعضیها قبل از آن بیرون از مهمانی هستند و بعد به داخل دعوت میشوند و بعضیها برعکس. عدهای در این مهمانی جایگاهشان مدام بالا میرود و رتبه میگیرند و عدهای هم پایین میآیند.
جاماندهها و گمشدهها چه کنند؟
حال عدهای که مسیرشان را گم کردهاند، اینها چه کنند؟ در میان ائمه امام علی علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام و امام زمان عجلاللهفرجه به «شریکالقرآن» معروف هستند.
شریکالقرآن یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم «شریک» که خودمان تنهایی نمیتوانیم کاری را انجام بدهیم. به امام زمان(عج) میگوییم شریکقرآن، زیرا قرآن به تنهایی نمیتواند هدایت کند و باید در کنارش امام زمان باشد؛ و این امام زمان که شریکالقرآن است مأموریت دارند که کسانی که در وادیهایی سرگردان میشوند را پیدا کنند و آنها را به مقصد درست برسانند.
وقتی امام دست کسی را بگیرد دو اتفاق میافتد: یکی این است که سختترین حوادث روزگار هم بعد از آن، بنده را از خدا جدا نمیکند و دیگری اینکه بعد از آن، بنده راه صد ساله را در یک شب طی میکند.
شخصی نقل میکند که همراه کاروان حج در بیابانها راهی مکه بودم. بیابانی سوزان و گرد و خاک فراوان بود. من به دلیلی از کاروان جا ماندم و کاروان را گم کردم. کمی رفتم و آب و غذایی نداشتم و بعد بیحال در حالت مرگ افتادم. با دستهایم ماسهها را کنارم جمع میکردم که گودالی درست شود و در آن بمیرم. زبانم خشک شده بود و تکان نمیخورد. با تمام توانم آرام گفتم یا اباصالح ادرکنی، من گم شدهام و میگویند شما فریادرس گمشدهها هستی. همان لحظه دیدم که سایهای روی صورتم افتاد و سواری را دیدم زیبا و خوشبو. گفت: تشنهای؟ گفتم: بله. به من نوشیدنیای دادند گوارا که نفهمیدم چه بود اما جانی تازه گرفتم. سپس دستم را گرفتند و گفتند چشمانت را ببند و لحظهای بعد گفتند چشمانت را باز کن. چشمهایم را که باز کردم دیدم کنار کاروان هستم و آقایی هم نیست.
کسانی که حس میکنند گم شدهاند باید حتماً متوسل شوند به امام زمان(عج) و تلاش کنند که نگاه امام به آنها بیفتد.
اهمیت گفتن «و عجّل فرجهم» در پایان صلوات؛ و پاسخ به شبههای در مورد آن
امروز شنبه است و روز بهار صلوات است. اخیراً هم عدهای شبههای را مطرح میکنند در مورد صلوات و میگویند «و عجّل فرجهم» از زمان علامه امینی به صلوات اضافه شده و قبل از آن نبوده است. علامه امینی بعد از نوشتن کتاب الغدیر گفتند هر کسی به دنبال صلوات بگوید «و عجّل فرجهم» من او را در ثواب الغدیر شریک میکنم. حال عدهای میگویند از این زمان «و عجّل فرجهم» باب شده است و ما باید برای این شبهه جواب با دلیل مدرک بیاوریم.
ذکر صلوات از بالاترین اذکاری است که در قرآن آمده است. ذکر صلوات به ذکر معجزهگر معروف است. اینقدر که معجزه از صلوات دیده شده است از بسیاری نذرها دیده نشده است.
آمدند نزد آیت الله بهجت و پرسیدند: آقا ما مجاز هستیم ذکر بگیریم؟ فرمودند: بله تمام اذکاری که در قرآن آمده مجاز هستید بگیرید؛ یا اذکاری که مستند از ائمه رسیده است.
پرسیدند: چند ذکر در روز مجاز هستیم بگوییم؟ آقا گفتند: آنقدر که حضور قلب داشته باشید.
پرسیدند: آیا میشود معلم ذکری برای خود داشته باشیم؟ آقا گفتند که معلم ذکر خدا است.
امام سجاد(ع) در دعا عرضه میداشتند: «اَسئلُک اَن تُلهِمَنی ذِکرَک» یعنی خدایا از تو میخواهم ذکر خودت را به قلبم الهام کنی. اینکه بدانیم خدا را به چه ذکری بخوانیم را باید از خود خدا بخواهیم. خداوند به زنبور عسل و مورچه هم الهام میکند پس به ما که بالاتر از مخلوقات دیگر هستیم هم الهام میشود.
ذکر صلوات علاوه بر همهی اثرات عالیاش دو اثر به سرعت دارد:
اول آنکه کسانی که قادر به کنترل خشم خود نیستند و زود از کوره در میروند مدام صلوات بفرستند؛ زیرا خشم وقتی وجود دارد که شیطان هست. نام پیامبر(ص) شیطان را میراند؛ پس خشم را از بین میبرد.
اثر دوم هم این است که انسان را به سمت اخلاص پیش میبرد و ریا را از انسان دور میکند و آنهایی که قادر به اخلاص در عمل نیستند از این ذکر کمک بگیرند.
همچنین صلوات چشم دل را باز میکند. فرمودند گاهی برای چشم سر شما اتفاقی میافتد مثلاً به نور شدیدی نگاه میکنی و چشمت دچار آسیب میشود و شما نمیتوانی خوب ببینی؛ پس برای تقویت آن سرمه میکشی. یک انواری در باطن هستند، مثل نور الله، مثل نور ائمه که اینها بسیار قوی هستند و چشم دل شما نمیتواند آنها را ببیند، صلوات سرمهی چشم دل است و موجب تقویت چشم دلت میشود تا بتواند این انوار را ببیند.
حال برگردیم به این سؤال که «و عجّل فرجهم» از چه زمانی آمد و به صلوات اضافه شد؟ من در پنج مورد با سند و دلیل برای شما توضیح میدهم که از ابتدا بوده است.
– دلیل اول اینکه: در دعای حریق آمده است. دعای حریق در مفاتیح هست. اگر جایی آتش گرفته باشد تند تند این دعا را بخوانید. حتی میگویند بنویسید در ماشین بگذارید که اگر ماشین تصادف کند این دعا مانع آتش گرفتن آن میشود. خانم مالک میگفتند حتی اگر کسی دلش آتش گرفته است و چیزی دلش را سوزانده است این دعا را بخواند تا آرام شود. این دعا برای پیامبر اکرم(ص) است. امام صادق(ع) فرمودند این دعا را از پدرش و از پدرش تا امیرالمؤمنین(ع) و ایشان از پیامبر(ص) یاد گرفتهاند و پیامبر فرمودند جبرئیل از آسمان آورده است. در یک فرازی از این دعا میخوانیم: «اللهم صلّ علی محمد و اهل بیته الطیبین و عَجّل اللهم فَرجهُم»؛ پس این عبارت برای زمان پیامبر است نه زمان مرحوم علامه امینی.
– دلیل دوم: امام حسین(ع) فرمودند پدرم امیرالمؤمنین(ع) دعایی به من یاد دادند. در فرازی از این دعا آمده است: «الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی اَطیب المُرسلین صل علی محمد و آل محمد و عَجّل فَرَجَهُم».
– دلیل سوم: اسحاقبن عمار نقل میکند من خدمت امام جعفر صادق علیهالسلام رسیدم و گفتم: آقا! من ذاتاً آدم ترسویی هستم اما از عقرب بسیار زیاد میترسم. چنان میترسم که شب تا صبح نمیتوانم بخوابم. امام به من دستوراتی دادند که در فرازی از این دستورات آمده است: «اللّهم رب اسلم صل علی محمد و آل محمد و عَجّل فَرَجَهُم».
– دلیل چهارم: امام صادق(ع) فرمودند که پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: هر کسی بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگوید: «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عَجّل فَرَجَهُم» نمیمیرد تا مهدی ما را درک کند؛ یعنی امام زمانش را ببیند و درک کند. در حدیث همین آمده که بگوید و در بعضی از کتابها آمده که سه بار بگوید.
– دلیل پنجم: راوی میگوید به خدمت امام جعفر صادق علیهالسلام رسیدم و گفتم: مدتی است میخواهم خدمت شما بیایم و چیزی بپرسم. من آدمی نیستم که به کم قانع باشم مخصوصاً وقتی از شما بخواهم، من یک کلیدی میخواهم. امام فرمودند: چه کلیدی؟ گفتم کلید تمام خیر دنیا و آخرت را میخواهم.
امام فرمودند بگو: «اللّهم صَلّ علی محمدٍ و آل محمد و عَجِّل فَرَجَهُم و روحَهم و َراحَتَهُم وَ سُرورَهُم وَ اَذِقنی طَعمَ فَرَجَهُم وَ اَهلِک اَعدائَهُم مِنَ الجِنِّ وَ الاِنس».
خانم مالک و آقای خسروی دستوری برای این ذکر میگفتند که من بهرههای فراوانی از آن گرفتم. میگفتند دوازده ماه در سال داریم، در هر ماه، هر روز این ذکر را عدد 92 مرتبه بخوانیم و اگر نتوانستیم 12 مرتبه بخوانیم و هدیه کنیم به دوازده امام که از امام علی(ع) شروع میشود و به امام زمان(عج) تمام میشود. هیچ حاجتی هم نخواهیم تا ببینیم چطور این ذکر هر ماهش مثل عصای موسی میشود که به سنگ میزند و دوازده چشمه میجوشد.
میتوانی از همین ماه رمضان شروع کنی و این پنج روز گذشته را هم به جایش بخوانی و هدیه به امام علی علیهالسلام کنی و به همین ترتیب ماههای بعدی را هم بخوانی و هدیه به دوازده امام کنی تا رمضان سال بعد.
چرا روزههایمان حقیقی نیست؟
برگردیم به بحث «ضیافت الله» که پذیرایی اول به روزهداری است. در بحث روزه این روایت از پیامبر(ص) را توجه کنید که فرمودند: آیا خبر ندهم شما را از عملی که وقتی انجام میدهید شیطان از شما دور میشود از مشرق تا مغرب؟ روزه بگیرید، روزهی ماه رمضان روی شیطان را سیاه میکند. صدقه بدهید که صدقه پشت شیطان را میشکند. یکدیگر را برای خدا دوست داشته باشید و به هم محبت کنید به خاطر خدا و در کار خیر دست هم را بگیرید که این عمل دنبالهی شیطان را قطع میکند. استغفار کنید که با استغفار، رگ قلب شیطان پاره میشود.
هر وقت شما این اعمال را انجام دهی این اثرات را دارد نه فقط در ماه رمضان. حال من سؤالی دارم: ما در ماه رمضان همزمان همهی اینها را داریم و انجام میدهیم پس چرا باز هم شیطان ما را اذیت میکند؟ این کار را هم به شما سفارش میکنم که موقع باز کردن افطار قبلش این را بخوان «یا واسِعَ المغفرة اِغفِرلی» که استغفارت میشود و هر روز اگر توانستی موقع افطار یک پول نان هم صدقه بگذار؛ که فرمودند با این کار هر شب ثواب یک برده آزاد کردن به تو میدهند.
پیامبر(ص) فرمودند در معراج دیدم کاخی میسازند با دانههای یاقوت سرخ که آن سمتش پیدا است. پرسیدم این را برای چه کسی میسازند؟ جبرئیل گفت: برای هرکسی از امت تو که اطعام طعام کند، کلام خود را پاکیزه کند، نمازش را به جا بیاورد در حالی که مردم خوابیدهاند و همیشه روزه باشد. پیامبر(ص) فرمودند: من نشستم و محزون شدم، گفتم امت من نمیتوانند این کارها را همیشه انجام بدهند. ندا آمد اینکه گفتم اطعام طعام کنند یعنی در ماه مبارک رمضان به خانوادهشان توسعه بدهند (کمی بیشتر خرج کنند و کمک کنند و دستودلبازی کنند). کلامشان را پاکیزه کنند یعنی بگویند «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» که اثر این ذکر این است که تکرارش موجب میشود زشتیهای زبان از آدم دور شود. اینکه نماز بخواند وقتی همه خوابند به نماز عشا برمیگردد که یهود و نصارا نماز عشا را آنقدر دیر میخواندند که زمانش میگذشت و گاهی نماز از دست میرفت. دستور آمد امت پیامبر اکرم(ص) مثل آنها نکنند و وقتی آنها میخوابند و نمازشان از دست میرود امت پیامبر نمازشان را بخوانند. اینکه همیشه روزه باشند هم یعنی روزهی ماه رمضان را بگیرند.
در فرهنگ دینی ما خدا به کارهای بسیار کوچک پاداشهای غیرقابل باور داده است. مثلاً در میان صد و بیست و چهار هزار پیامبر، موسی(ع) کلیمالله است در حالی ندا آمد این افتخار به تو داده شده است زیرا دلت برای برهای که گم شده بود سوخت و دنبالش گشتی و پیدایش کردی و به مادرش رساندی.
یا این مثال که پدر محمد غزنوی پادشاه، شکارچی بود. او گفته است در یکی از شکارها بچه آهویی شکار کرده بودم و گرسنه بودم و میخواستم آن را کباب کنم و بخورم. مادر آهو دنبالم راه افتاد و خودش را به من میمالید و انگار التماس میکرد. دلم برایش سوخت و بچه را رها کردم و مادر و بچه خوشحال فرار کردند و رفتند. شب پیامبر(ص) را خواب دیدم که به من فرمودند به جهت رحمی که به آن مادر کردی و بچهاش را به او برگرداندی خدا پسرت را سلطان میکند.
یا این مثال که روایت داریم روزی صد مرتبه بگو «لا اله الا الله محمد رسول الله»، خداوند پرندهای خلق میکند به جایت زیر عرش تا قیامت تسبیح میکند و تو ثوابش را میبری.
یا اینکه پیامبر(ص) فرمودند هرگاه از قبرستان گذر کردی، بگو «لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کُل شیءٍ قدیر»، خدا قبر آن اهالی را روشن میکند و برای تو در بهشت هزار هزار درجه بالا میبرد و هزار هزار گناه از تو دور میکند.
یا اینکه در حدیث آمده است که: کسی که به نماز جماعت میرود و برای آن عجله میکند و به آقا میرسد و با او میگوید «الله اکبر»، بهتر از شصت هزار حج و عمرهی قبول است.
یا اینکه در حدیث آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: هرگاه یک صلوات بر من بفرستید، ذرهای از گناه برایتان باقی نمیماند و اگر هزار صلوات بفرستید خدا شما را به بهشت بشارت میدهد.
حال این همه پاداش برای اوقات معمولی است، ببینید در ماه رمضان که همه چیز چندین برابر میشود ما چقدر ثواب و پاداش میتوانیم داشته باشیم؟ پس سؤال این است که چرا ما آثار اینها را در خود نمیبینیم؟ چرا هنوز شیطان به سراغمان میآید و ما را وسوسه میکند؟ دلیلش این است که ما روزهی حقیقی نمیگیریم. پیامبر(ص) فرمودند: روزهدار از سحر در همه لحظه و در همه حال در حال عبادت است، تا وقتی که غیبتی نکرده باشد، وقتی غیبت کرد از باطن روزه خارج میشود.
ریشهی غیبت، حسادت است
حال ببینیم چرا این همه که از مضرات غیبت میشنویم باز هم غیبت میکنیم؟ زیرا غیبت یک دلیلی دارد که این دلیل اصلی باید رفع شود. دلیل اصلی غیبت، حسادت است. غیبت فرزند حسادت است. باید این حسادت درمان شود. ما هفتاد رذیلهی اخلاقی داریم که همهی آنها در اخلاقمان معلوم میشود، اما رذیلهی حسادت چنان خودش را در انسان پنهان میکند که صاحبش هم ممکن است متوجه نباشد. به همین دلیل گفتهاند برای هر رذیلهی اخلاقی پیش استاد برو تا کمک کند خود را درمان کنی اما برای حسادت پناه به خدا ببر. این حسادت گاهی خود را به شکل دلسوزیهای عجیب نشان میدهد، گاهی به شکل محبتهای ریاکارانه خود را نشان میدهد و… .
برای درمان این حسادت چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟
– اول اینکه کارهای خود را بررسی کنیم و دلیل کارهای خود را از خودمان بپرسیم.
– دوم اینکه قبول کنیم که هرکسی برتریای مخصوص به خود دارد. برتریهای دیگران را بپذیریم. بسیاری از آدمها در زندگی نسبت به ما برتریهایی دارند، این را باید قبول کنیم.
پیامبر فرمودند از سه دسته فرار کنید: اول از حسود؛ زیرا تمام دنیایت را دو دستی به او بدهی باز هم او از تو بیزار است. دوم از احمق؛ بگذار او در حماقت خودش خوش باشد. سوم از آدم وقیح زیرا او چیزی برای از دست دادن ندارد (چون آبرو ندارد) و ممکن است چیزی به تو بگوید که روحت را تباه کند و تو را بسوزاند.
نماز امشب
پیامبر اکرم(ص) فرمودند هر کس امشب چهار رکعت نماز بخواند (دو نماز دو رکعتی) و در هر رکعت بعد از حمد سورهی تبارک را بخواند، فضیلت این نماز این است که خدا کمکش میکند که شب قدر ماه مبارک رمضان را درک کند و از فیوضات شب قدر بهرهمند شود.