دعوت به ماه محرم
محبت امام حسین علیهالسلام علامت ایمان دل است
گریه بر امام حسین علیهالسلام
وظیفهی ما در ماه محرم؛ و منظور ما از عزاداریها
وارد شدن به هر مجلس و هر ماهی دعوتی مخصوص به خود را دارد. هر کسی که در ماه محرم موفق به عزاداری میشود حتماً برای این عزا دعوت شده است. دعوت ماه محرم به این شکل است که حضرت زهرا سلاماللهعلیها پیراهن خونین امام حسین علیهالسلام را به سمت زمین تکان میدهد و ترشح خون حسینی به سمت زمین پاشیده میشود و حضرت زهرا سلاماللهعلیها نالهای سر میدهد که ای مردم «حی علی العزا» یعنی برخیزید که فصل عزاداری حسین رسیدهاست. این ترشح خون امام حسین علیهالسلام بر هر شخصی که بریزد تا اربعین حسینی سینهاش برای امام بریان خواهد بود و این شخص دیگر نیاز به روضهخوان ندارد و سینهاش محل شکستن دل است.
امام رضا علیهالسلام فرمودند: پدرم موسی بن جعفر فرمود که شب اول محرم دلهای شیعیان ما به منزلهی یک کاسهی چینی شکسته که از بلندی پرتاب شود و تکه تکه شود، با شنیدن صدای نالهی مادر ما این دلها شکسته میشوند و در طول محرم شما صاحب این دل را شادمان نمیبینید.
این علامت امتحان قلب ماست. همانطور که در ماه رمضان انسان، با تقوا و ترک گناه و روزه گرفتن امتحان میشود، در ماه محرم دلها با نام امام حسین علیهالسلام محک ایمان زده میشود. سخن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است که تا خدا به دلی نگاهی میکند و صاحب دل را مؤمن حساب میکند محبت حسین در آن دل هست.
اما اگر دلی بود که صاحب آن، حتی نماز بخواند و برخی اعمال دینی را به جا آورد اما اهل محبت حسین علیهالسلام نباشد، خدا ایمان را از دلش گرفته است و هرچه میکند نتیجهای نمیبرد. علامت ایمان در دل، محبت حسین علیهالسلام است. ما محبت امام حسین علیهالسلام را در دلمان اینگونه تشخیص میدهیم که آیا با آمدن محرم دلمان شکسته میشود یا نه؟
قدم اولِ بیایمانی این است که شخص نسبت به امام حسین علیهالسلام بیتفاوت شود و در قدمهای بعدی از مردم عزادار، انتقاد میکند که چرا این گریه و عزاداری را انجام میدهید؟ در قدم بعدی با مجلس امام حسین علیهالسلام مخالفت میکند و به همین ترتیب بیایمانیاش خطرناکتر میشود.
یکی از مقدسین عالم سیر و سلوک میگوید که نامهای برای عالمی نوشتم و پرسیدم که آقا من خیلی تلاش کردم که به قرب خدا برسم اما هیچ نتیجهای نگرفتم. آن عالم در جوابش فقط یک خط نوشت: به مجالس حسین علیهالسلام برو، بنشین و بر حسین علیهالسلام گریه کن.
پس هرکسی میخواهد به خدا نزدیک شود بر حسین علیهالسلام گریه کند. چون این گریه، گریه بر شهید، مظلوم، یتیم و عطشان است که اثرها دارد. اثرش این است که خدا تو را صدا میزند. در این راه، برای نرفتن به عزای امام حسین علیهالسلام هیچ توجیهی مورد قبول نیست. باید از هر کاری زد و به مجلس عزای امام حسین علیهالسلام رفت. اگر یک روز از محرم بگذرد و من به هر ترتیب هیچ قدمی به عزای امام حسین علیهالسلام برندارم، مرا از سر سفرهی امام حسین علیهالسلام کنار زدند، باید ببینیم که چه عملی انجام دادهام که اینطور شده است. هر کسی را که از سر سفرهی امام حسین علیهالسلام کنار بگذارند هیچ کسی نمیتواند شفاعتش را بکند.
طلبهای در ایام درس خواندن بود. با خود میگفت من در حال درس خواندن هستم و بهتر است به هیأت نروم و به درسم برسم و فقط سه شب تاسوعا و عاشورا و شام غریبان به مجلس عزا بروم. نقل میکند که یکی از شبها همانطور که در حال درس خواندن بودم دیدم که دو لنگهی در باز شد و خانمی آمد و با تشر فرمود: فلانی من زینب خواهر حسینم. مگر عزای حسین نیست، چرا به روضه نمیروی؟ گفتم: خانم جان من درس دارم. فرمود: جمع کن این کارها را، این ایام عزای حسین است و متعلق به اوست.
آن کسی که به روضه نمیرود توفیق رفتنش نصیبش نمیشود. حکایتی است که میگوید اربابی با نوکرش سحر در حال رفتن به حمام بود. در راه اذان گفتند و نوکر گفت ارباب اجازه بده بروم نماز بخوانم. نوکر برای نماز رفت و نمازش طولانی شد. ارباب صدا زد بیا دیگر. نوکر گفت: تو بیا ارباب، وقت اذان است و بیا نماز بخوان. ارباب گفت: نمیگذارند من بیایم. نوکر گفت: همانی که نمیگذارد تو بیایی داخل، نمیگذارد من بیرون بیایم.
دم در روضهها هم در عالم معنا به عدهای میگویند: بیا داخل و به عدهای میگویند: نیا داخل. حالا برخی از افرادی که اجازهی داخل آمدن در عالم معنا نگرفتهاند توجیه میکنند که کار داریم و وقت نداریم.
برنامهات باشد که هر روز در ماه محرم ثواب عزاداریات را هدیه کنی به معصوم و بزرگی. این سفره، سفرهای نیست که تنهایی سر آن بنشینی. بلکه باید به سر این سفره، معصومی را دعوت کنی و این دعوت با هدیه کردن عزاداریمان به ایشان است. امروز عزاداری خود را هدیه میکنیم به حضرت زهرا علیهاالسلام. اما به این فکر کنیم که اگر حضرت زهرا علیهاالسلام این دعوت ما را پذیرفتند ما چگونه باید از ایشان پذیرایی کنیم؟ پذیرایی از ایشان به این گونه است که بنشینی جلوی ایشان و در روضهی امام حسین علیهالسلام دامن دامن گریه کنی تا ایشان به تو نیابت برای باقی ماه محرم دهد.
حال کدام روضه را بخوانیم؟ امام حسین علیهالسلام هزار روضه دارد که در این هزار روضه، یک روضه عجیبترین است. این روضه، اولین روضهای است که خدا خوانده و ملائکه گریه کردند، اولین روضهای است که خدا به جبرئیل تعلیم داده و برای اولین آدم یعنی آدم ابوالبشر، به تمام انبیا و به رسول الله صلیاللهعلیهوآله خوانده شدهاست و ایشان گریه کردند. اولین روضهای است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله کنار بستر حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از ولادت امام حسین علیهالسلام خواندهاست و گریه کردند؛ و اولین روضهای است که امام حسین علیهالسلام در گودال قتلگاه خوانده و خودش گریه کردهاست؛ و اولین روضهای است که امام حسین علیهالسلام بعد از شهادتش با رگهای بریده خوانده است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله، حضرت زهرا علیهاالسلام و امام صادق علیهالسلام فرمودند جایی که این روضه خوانده شود و کسی گمان کند حاجتش روا نمیشود جفا کرده است. این روضه وقتی خوانده میشود حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت زینب علیهاالسلام در میان مردم مینشینند و گریه میکنند.
جبرئیل آمد به نزد حضرت آدم علیهالسلام و نام پنج تن را برای او آورد. آدم قبلاً سیصد سال به درگاه خدا گریه کرده بود، اما وقتی جبرئیل نام پنج تن را آورد و به نام امام حسین علیهالسلام رسید، آدم گریه کرد و گفت جبرئیل این نام کیست؟ من این نوع گریه کردن را تا به حال تجربه نکرده بودم و این گریه طعم دیگری داشت. (دلیل این مسأله این است که گریههای دیگر منقبض کننده هستند اما گریه بر حسین علیهالسلام منبسط کننده است. گریههای دیگر، دردناک هستند در حالی که گریه بر حسین علیهالسلام آرامشبخش است. گریههای دیگر از سینه میآیند اما گریه بر حسین علیهالسلام از ته دل میآید. گریههای دیگر را با دستمال پاک میکنیم، اما گریه بر حسین علیهالسلام را مادرش فاطمه پاک میکند و به آب کوثر ممزوجش میکنند و آتش جهنم را با آن خاموش میکنند. گریه بر حسین علیهالسلام با هیچ گریهای قابل قیاس نیست) در جواب آدم علیهالسلام، جبرئیل ادب کرد و ساکت شد و چیزی نگفت. از بالا ندا آمد روضهی کربلا را بخوان. از اینجا آن روضهی مخصوص شروع میشود. ندا آمد: ای آدم این پسر تو حسین گرفتار میشود به یک مصیبتی که تمام مصیبتها در مقابلش کوچک هستند. حال این دو معنی دارد، یکی اینکه تمام مصیبتهای بشر در مقابل مصیبت حسین علیهالسلام کوچک است. اما معنای دیگر این است که این حسین علیهالسلام به مصیبتی گرفتار میشود که آن هزار مصیبت وارد به او در مقابل این یک مصیبت، کوچک است. «یا آدم یقتل الحسین عطشاناً غریباً وحیداً فریداً تریداً لیس له ناصراً و لا معین و لا تراه یا آدم و هو یقول وا عطشاه وا قلة ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان فلم یجبه احداً الّا بسیوف و شرب الحتوف». یعنی: ای آدم! این حسین تو را میکشند با لب عطشان (حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: ناراحتیم این است که برادرم بین «دو نهر آب» تشنه شهید شد)، غریب، تنها و رانده شده که هیچ یار و کمکرسانی نداشت. ای آدم! اگر تو آن روز بودی و او را میدیدی در حالی بود که میگفت وای از عطش، وای از کمی یارانم، تا آنجایی که عطش بین او و بین آسمان را پر از دود نمایان کرد (چشمانش دیگر نمیدید) و هیچ کسی جوابش را نمیداد مگر با شمشیرها و چشاندن طعم انواع مرگ به او.
این همان اولین روضهای است که خود امام حسین علیهالسلام، روز عاشورا خواندهاست. از صبح عاشورا هر کسی به میدان میرفت رجز میخواند و خودش را معرفی میکرد. امام حسین علیهالسلام هم این کار را بارها انجام داد. باید بدانیم که امام حسین علیهالسلام قرآن است، ذوالجناح جبرئیل اوست و گودال قتلگاه سینهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. باید بدانیم که حسین علیهالسلام نازل شد به گودال قتلگاه. (این که میگویند ذوالجناح امام حسین علیهالسلام را به گودال انداخت، بیاحترامی و اشتباه است).
حال حسین علیهالسلام که کلام خداست چرا به زمین آمد؟ همانطور که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به معراج رفته بود و خدا قرآن را در سینهاش قرار داده بود و بعد خدا او را پایین، روی زمین آورد و قرآن را به او نازل کرد که برای ما قابل دسترس و قابل فهم باشد، خدا، حسین علیهالسلام را هم به گودال قتلگاه نازل کرد که دست من و شما به او برسد و وجودش برای ما قابل درک و فهم شود. وقتی امام حسین علیهالسلام به گودال قتلگاه نازل شد، سه روضه داشت: «اقتلوا عطشاناً و جَدّی محمد المصطفی اقتلوا مظلوماً و امّی فاطمة الزهرا اقتلوا غریباً و ابی علی المرتضی»؛ بکشید مرا به لب عطشان در حالی که جدم محمد مصطفی است، بکشید مرا در حال مظلومیت در حالی که مادرم حضرت زهرا است، بکشید مرا در حالی که غریبم و پدرم علی مرتضی است. و بعد از آن، امام دیگر با کسی حرف نزد و منتظر شد تا کار تمام شود.
ماه محرم از عظیمترین ماههای قمری است، هم ماه حرام است و هم به جهت واقعهی کربلا از عظیمترین ماههاست. برای ورود به تمام ماههای قمری آداب وارد شده است زیرا پروندهی بندگی بندگان خداوند، به ماه قمری باز و بسته میشود. شب اول ماه محرم، پروندهی یک سالهی بنده بسته میشود و پروندهای تازه باز میشود. خوشا آنان که آخرین خط پروندهی سال گذشتهی آنان نوشته شد: «السلام علیک یا اباعبدالله»، پس برخاستند و رخت سیاه عزای حسینی در بر کردند و سحر روز اول ماه محرم، با اشک بر حسین علیهالسلام پروندهی سال جدید را برای خود گشودند.
در ارتباط با ماه محرم و عزای امام حسین علیهالسلام، باید این نکته را بدانیم که مسألهی امام حسین علیهالسلام و ماجرای کربلا، یک مسألهی مذهبی مخصوص شیعیان نیست، یک مسألهی دینی برای جهان اسلام است و مسألهای برای تمام فرق شیعه و تمام فرق سنیمذهب است و مسألهی اسلام است زیرا علت باقی ماندن اسلام، وجود پر برکت امام حسین علیهالسلام است زیرا تداوم و بقای تمام اعمال عبادی در اسلام از حرکت امام حسین علیهالسلام در کربلاست وگرنه بنی امیه تمام اسلام را نابود میکردند.
ما منتظر ظهور امام زمان عجلاللهفرجه هستیم. ایشان وقتی ظهور میکنند، مسلمانی کشته نمیشود زیرا بنای ایشان بر این است که مسلمانان را هدایت کند و به آنان تذکر بدهند و مسلمان را مؤمن کند و مسیحیان هم با دیدن حرکت عیسی علیهالسلام پشت سر حضرت صاحب عجلاللهفرجه به اسلام می گروند. فقط قوم یهود صهیونیست است که بنای جنگ با حضرت را برمی دارند و امام با ایشان میجنگد.
مخالفان ائمه، قبل از ظهور با دیدن جنگ و خونریزی، ظلم، جنایت، تعدی، تجاوز، منکرات و… یک حکومت واحد عالم را میطلبد و سنیمذهبها معتقد هستند این انسان از فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام است. پس تمام آنان قبل از ظهور به تشیع میگروند.
پس در ماه محرم، مبلغان و مداحان باید جاذبه ایجاد کنند زیرا امام حسین علیهالسلام مسألهی اسلام است.
اکنون زمان جهاد است. در جنگ هشت سالهی دفاع مقدس، ما پیروز میدان بودیم اما در جنگ نرم که همان جنگ فرهنگی است که اکنون جاری است متأسفانه ما شکست خوردیم. در این جنگ نرم، دشمن آرام آرام، مسألهی حجاب را از دین جدا کرد.
نماز میخواند، روزه میگیرد و یا روضه شرکت میکند اما به حجاب اعتقاد ندارد زیرا مسألهی حجاب را جدای از دین می داند! و دشمنان ممکن است به همین آرامی حج یا نماز یا روزه را حذف کنند. امام زمان عجلاللهفرجه ظهور میکند تا آیات و آداب و سنن فراموش شدهی اسلام را دوباره احیا کند.
باید در راه خدا جهاد کنیم. ابتدا با اموالمان زیرا تبلیغات زمینهی مالی می خواهد، بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله یکی از کارهایی که حکومت جور علیه امام علی علیهالسلام انجام داد این بود که فدک را که محل درآمد زایی آنان بود از حضرت زهرا علیهاالسلام گرفتند تا کسی به در خانهی آنان رجوع نکند و دست آنان خالی باشد اما معاویه کوزههای عسل که در آنان پر از سکههای طلا بود به در خانهی مردم می فرستاد.
فقر که بیاید قطعاً فحشا را نیز به دنبال خود می آورد «الشَّيطانُ يَعِدُكُمُ الفَقرَ وَيَأمُرُكُم بِالفَحشا».
در مورد امام حسین علیهالسلام از بذل مال نباید دریغ نکرد که مال و جان چه قابل حسین علیهالسلام است.
و بعد در ادامهی آیه میفرماید که با جانهایتان جهاد کنید، در راه امام حسین علیهالسلام باید با جان و مال در وسط میدان بود، تا زمانی که جان در بدن داریم باید از ایشان بگوییم و برای ایشان گریه کنیم و ایشان را دوست داشته باشیم.
با شرکت در مجلس ایشان و اقامهی عزا و گریه کردن برای ایشان، منظور ما از این عزاداریها و گریهها دو چیز باید باشد: اول دریافت نور و دیگر دریافت باور و یقین و اخلاص قلبی.
اگر ما را به دعا، ذکر، اشک، زیارت یا نماز شب سفارش کردهاند برای این است که ما را نورانی کنند به خصوص در این ایام زیرا که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة». خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله رسید و گفت: یا رسول الله من را به سلوک الهی و تقرب به درگاه خداوند راهنمایی کن. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: هر شب قبل از خواب بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نوراً وَ فِي سَمْعِي نوراً وَ فِي بَصَرِي نوراً»؛ الهى! در قلب، گوش و چشم من نور قرار ده.
روشنایی را برای سه منطقه از وجودت از خداوند متعال بخواه. قلب ما نور یقین و باور میخواهد و گوش ما نیز نور میخواهد، وقتی نورانی شد فقط به سخن ائمه گوش فرا میدهد. همانگونه که ما برای محرم آماده شدهایم دشمن نیز برای مقابله با حسین علیهالسلام آماده شده است ولی تا کنون حسین علیهالسلام و راهش پیروز شده است. ما برای چشمانمان نیز نور میخواهیم تا آنقدر بصیرت پیدا کند که وقتی زیارت عاشورا را قرائت کنیم تا قیامت و شفاعت امام حسین علیهالسلام را ببینیم.
براء بن عازب، خدمت امام علی علیهالسلام رسید و ایشان را قسم داد: یا علی! تو را قسم می دهم به آن اسم اعظمی که خداوند رحمان به جبرئیل داد و جبرئیل آن را مخصوص به نزد پیامبر آورد و پیامبر آن را به احدی نگفت فقط مخصوص به خودت به تو یاد داد، تو را به آن اسم قسم میدهم که مرا از آن اسم آگاه کنی.
امام فرمودند: اگر سؤال و قسم تو نبود، اراده داشتم آن را تا وقتی که در لحدم نهاده شوم، پوشیده بدارم. هرگاه خواستی اسم اعظم خداوند را بخوانی شش آیهی اول سورهی حدید (تا عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُور) را قرائت کن و بلافاصله آیات آخر سوره حشر (از هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ تا آخر سوره) را بخوان که در این آیات اسم اعظم خداوند نهفته است. بعد از آن می گویی: «یا مَن هُوَ کَذلک اِفعَل بی کذا و کذا»؛ ای خداوندی که دارای چنین اسماء و صفاتی هستی حاجت مورد نظرم )حاجت را ذکر کنید) را برآورده فرما. سوگند به خدواند اگر بر شقی بخوانی سعید می گردد.
براء گفت: یا علی قسم به خدا من آن را برای امور دنیا نمیخوانم بلکه هر بار با خواندن آن، از خداوند میخواهم که مرا یک پله به خود نزدیک کند.
امام علی علیهالسلام فرمود: همین صواب است. رسول خدا مرا هم این چنین وصیت فرمود؛ جز اینکه مرا امر کرد که خدا را در کارهای بزرگ و دشوار روزگار بخوانم و این نردبان ترقی معنوی است.
عبدالصمد همدانی، صاحب کتاب بحر المعارف رسالهای دارد که در آن، این چند خط دعا را ترجمه و تفسیر کرده است: «اللَهُمَّ نَوِّرْ ظَاهِرِی بِطَاعَتِکَ، وَ بَاطِنِی بِمَحَبَّتِکَ، وَ قَلْبِی بِمَعْرِفَتِکَ، وَ رُوحِی بِمُشَاهَدَتَکِ، وَ سِرِّی بِاسْتِقْلَالِ اتِّصَالِ حَضْرَتِکَ؛ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الإکْرَامِ»؛ خداوندا مرا به آن طاعتی که آنقدر نورانی باشد که ظاهر مرا نورانی کند، موفق کن؛ و باطن مرا به دوست داشتن خودت آباد کن؛ و قلبم را به معرفت خودت آباد کن؛ و روحم را نیز به مشاهدهی خودت آباد کن؛ و ضمیر و باطن و خلوت و سرّ مرا به اتصال به خودت عمران و آبادی ببخش.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند متعال آن کسانی هستند که شب مانند لاشه میخوابند (هیچ حرکت معنوی ندارند) و روزشان را به بطالت میگذرانند.
میرزا جواد ملکی تبریزی می نویسد: آقای ملا حسینقلی همدانی همین قدر بدان که کسی که تهجد و بیداری در دل شب ندارد به هیج جا نمیرسد و نخواهد رسید.
ما در مجالس امام حسین علیهالسلام به دنبال همین نور هستم.
1) نیت کنید از امروز تا چهل روز، صبحها بعد از نماز صبح: 100 مرتبه استغفار و 100 مرتبه لا اله الا الله و 11 مرتبه سورهی توحید و 100 مرتبه صلوات با عجل فرجهم بخوانید.
2) صبحها زیارت عاشورا را به این شکل بخوانید: به پشت بام یا جای بلندی که نگاه میکنید فضا باز باشد، بروید. ابتدا سمت راست را نگاه کنید بعد سمت چپ را نگاه کنید و بعد به آسمان نگاه کنید و بعد به سمت کربلا رو کنید و دست به سینه بگو: السلام علیک یا اباعبدالله و زیارت عاشورا را بخوانید.
امام صادق علیهالسلام به سدیر فرمودند: ای سدیر آیا قبر حسین علیهالسلام را هر روز زیارت میکنی؟ عرض کرد فدایت شوم، نه. فرمودند: چقدر شما جفا میکنید. آیا پس در هر ماه او را زیارت میکنی؟ عرض کرد: خیر. فرمودند: آیا پس در هر سال او را زیارت میکنی؟ عرض کرد: گاهی اوقات چنین میشود. فرمودند: ای سدیر چقدر شما به حسین علیهالسلام جفا میکنید. مگر نمیدانی که خداوند هزار هزار فرشتهی ژولیده موی و غبار گرفته دارد که گریه میکنند و امام حسین علیهالسلام را زیارت میکنند و هرگز خسته نمیشوند. و هیچ باک و رنجی بر تو نیست ای سدیر که در هر جمعه 5 مرتبه و در هر روز یک مرتبه قبر امام حسین علیهالسلام را زیارت کنی. عرض کردم: فدایت شوم میان ما و او فرسخهای بسیاری است. حضرت فرمودند: بر روی پشت بام خانهات برو، پس توجهی به جانب راست، بعد چپ بنما پس سرت را به سوی آسمان بلند کن، پس رو کن به سمت قبر امام حسین علیهالسلام و بگو «السلام علیک یا اباعبدلله السلام علیک و رحمة الله و برکاته» که برایت بدین خاطر یک زیارت نوشته میشود، این زیارت یک حج و یک عمره است. سدیر گفت: چه بسیار که این فرمایش را در هر ماه بیش از بیست مرتبه انجام میدادم.
زائر باید به مزور شباهت پیدا کند، کسی که به زیارت امام حسین علیهالسلام میرود (حتی از راه دور) باید به ایشان شباهت پیدا کند.
نیزه را به زمین زد، نگاهی به سمت راست انداخت اما هیچ کس نبود نه علم و نه علمداری. به سمت چپ نگاهی کرد و اجساد شهدا را دید و یک نفر هم تکان نمیخورد. مقابل را نگاه نکرد زیرا سی هزار سرباز تا بن دندان مسلح، برق شمشیرها و نوک نیزهها مقابل اوست. حسین علیهالسلام به عقب نیز نگاهی نکرد زیرا خیمهها، نالههای کودکان و فریاد واعطشاه، زینب تنها و خیمههای خوابیده و خیمهی شهدا بود. آنگاه سر را به آسمان بلند کرد و فرمود: «الهی رضاً برضائک صبراً علی بلائک تسلیما لامرک لامعبود سوائک یا غیاث المستغیثین». میگویند که این لحظهای که حسین به آسمان نگاه کرد و این جملات را گفت، «و هو الوتر الموتور»، تنهاترین تنهای روی زمین بود. حسین بود و خدا بود و تنهایی.
حال به تو میگویند اگر میخواهی ایشان را زیارت کنی به بام برو و نگاهی به سمت راستت بینداز و ببین هیچ چیز نداری، در نامهی عملت نیز هیچ چیز نداری. بعد نگاهی به سمت چپ بینداز و ببین هیچ کس را نداری. به مقابلت نگاه نکن زیرا قبری خالی داری که نمیدانی گودالی ازجهنم است یا باغی از باغهای بهشت است و به پشت سرت نیز نگاه نکن زیرا عمر بر بادرفتهای داری که چیزی از آن فراهم نشده است. حال نگاهی به بالا بینداز و بگو خدایا جز تو کسی را ندارم و به سمت کربلا برگرد که شفاعت از آن توست یا حسین، آنگاه بگو: السلام علیک یا اباعبدالله.
مرحوم خانم مالک میفرمود: من دهاتی و صحرایی استاد و تعلیم و معلم ندیده هستم بلکه کربلا مرا به مقصد رسانید.
3) بعد از نماز عصر، هفتاد مرتبه استغفار و ده مرتبه سورهی قدر را بخوانید.
[1] آیه 20 سورهی توبه