بسم الله الرحمن الرحیم

یا فاطمة الزهرا(س) أغیثینی

 

توسل

قسمت اول صحبت، درباره توسل است. امشب و فردا همه این توسل را بر می داریم؛ اول به جهت فرج امام زمان و بعد هم به جهت رفع گرفتاری عمومی و شخصی.

همان طور که در قرآن اقیموا الصلواه و اتوا الزکوه و دستورات دیگر آمده است؛ کنار همه‌ی اوامر و دستورات، خداوند امر به توسل نیز کرده است. اما نه به هر شخصی! قرآن به هر مسلمانی امر به نماز و زکات کرده است؛ به هر زن مسلمان، امر به حجاب کرده است؛ به هر مسلمان، امر کرده است که اگر مستطیع است به حج برود. اما در مورد توسل استثنا قائل شده است و می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا» ای اهل ایمان. هر آدمی دستش به دامن توسل فاطمه زهرا(س) نمی رسد بلکه شرط لازم برای آن ایمان است.

خداوند متعال در قرآن می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ [1]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بترسید؛ وظایفتان را در مقابل خدا انجام دهید؛ وقتی می خواهید به سمت خدا بروید و به قرب خدا نزدیک شوید با وسیله حرکت کنید با اینکه ایمان، خودش وسیله ای برای تقرب است و تقوا خودش وسیله‌ای برای تقرب است؛ می فرماید در کنارش وسیله بگذار. این وسیله را نام نبرده است. عده ای می گویند فطرت انسان است؛ عده ای می گویند دعا و مناجات است؛ عده ای می گویند قرآن است؛ عده ای می گویند صدقه است؛ اینها همه از قول دیگران گفته می شود. اما امام صادق(ع) که مفسر قرآن است می فرماید: والله، آن وسیله‌ای که در اینجا خدا در قرآن فرموده است؛ ما اهل بیت هستیم. مفسر قرآن امیرالمؤمنین(ع) است. ایشان می فرماید: آن وسیله‌ای که خداوند به شما امر کرده است که این وسیله را برای قرب به درگاه من انتخاب کنید، ما اهل بیت هستیم.

حضرت آدم(ع) سیصد سال دعا کرد؛ اما دعایش مستجاب نشد، تا وقتی که به وسیله‌ی نام اهل بیت حرکت کرد و آنگاه دعایش به درگاه خداوند پذیرفته شد. نوح نبی الله(ع) سال ها در کشتی روی آب دعا کرد؛ اما دعایش مستجاب نشد ، زمانیکه به نام پنج تن توسل گرفت دعایش به درگاه خداوند پذیرفته شد. زکریا سالها آرزوی اولاد داشت و دعا کرد؛ اما دعایش مستجاب نشد ، هنگامیکه به نام پنج تن توسل گرفت دعایش به درگاه خداوند پذیرفته شد.

یکی از محورهای توسل، صدیقه‌ی طاهره(س) است. وقتی می‌گوییم «یا حمیدُ بحق محمد» اثر خاص خودش را دارد و برای یک سری مسائل راهگشاست. وقتی می‌گوییم «یا عالیُ بحق علی» اثر خاص خودش را دارد، وقتی می‌گوییم «یا محسنُ بحق الحسن»، وقتی می‌گوییم «یا قدیم الاحسان بحق الحسین» اثر خاص خودش را دارد، هر کدام از این جملات یک شعبه دارد و از آن شعبه خارج نمی‌شود اما وقتی می‌گوییم «یا فاطرُ بحق فاطمه» شکافنده‌ی هر چیز بسته است. اگر شما خیری می‌خواهید: «یا قدیم الاحسان بحق الحسین» بگویید، اگر یک نیکی می‌خواهید: «یا محسن بحق الحسن» بگویید، اما اگر می‌خواهید هیچ دری برایتان بسته نباشد، درِ توفیق، برکت، خیر، سعادت، کمال، عاقبت به خیری،علم و دانش و حوائج باز باشد: بگویید: «یا فاطر بحق فاطمه». به همین جهت است که وقتی به کربلا میروی در حرم امام حسین(ع)، حدیث کسا می‌خوانی. در مدینه در حرم رسول الله(ص)، در حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف، در کاظمین، در سامرا حدیث کسا می‌خوانی. و محور حدیث کسا، حضرت فاطمه(س) است.

یکی از علما نقل می‌کند که کاظمین بودم. شبی جوان عربی با پریشانی آمد، می‌لرزید و رنگ به صورت نداشت. کنار دستم نشست درحالیکه ناله می‌زد و از چشمانش مانند چشمه آب می‌آمد. گفتم: چه شده است؟ گفت: مریض هستم همه به من گفته اند که تا پایان این فصل زنده نمی مانم تنها اولاد خانواده هستم می دانم که مادر و پدرم بعد از من طاقت نمی آورند، اکنون به جوادین پناه آورده‌ام. گفتم: خوب جایی پناه آورده‌ای. امیدوارم به سلامتی بیرون بروی. همین جور که دلداریش می دادم، انگار صدایی در گوشم گفت: حدیث کسا بخوانید؛ او با اینکه شیعه است حدیث کسا را نمی شناسد. این صدا را گرفتم. گفتم: حدیث کسا خوانده ای؟ گفت: حدیث کسا چیست؟ گفتم: مگر مفاتیح نمی خوانی؟ گفت: خیلی نه اما حدیث کسا را نمی شناسم. بلند شدم و دو تا مفاتیح آوردم، با هم حدیث کسا خواندیم، چون او عرب بود کلمات را می فهمید. ناله و ضجه زد و رفت. امیدوار بودم که شفایش را گرفته باشد. هفته‎ی بعد در صف نماز جمعه دیدم از دور می آید؛ نه زرد بود، نه می لرزید، نه رعشه داشت، دنبال کسی می گشت. دستم را بالا بردم گفتم: دنبال من می گردی؟ بغلم کرد و دستم را بوسید. گفت: این حدیث کسا چیست؟! آن شب به خانه رفتم؛ امام موسی بن جعفر(ع) به خوابم آمدند؛ فرمودند: اگر مرا به مادرم قسم نداده بودی و در حرمم حدیث کسا نمی خواندی مرگت حتمی بود. من به آبروی مادرم واسطه شدم؛ مادرم آبرو گرو گذاشت و خدا به تو، عمر دوباره داد.

امروز نوعی ختم حدیث کسا به شما یاد می‌دهم؛ تعداد این ختم حدیث کسا 110 مرتبه است. امشب همه با هم به نیابت از امیرالمؤمنین(ع) حدیث کسا بخوانیم. محل نزول حدیث، خانه‌ی علی(ع) است؛ محور سخن، همسر علی(ع) است؛ نتیجه‌ی سخن برای محبان علی(ع) است.

حضرت علی(ع) می داند فردا چراغ خانه اش خاموش است؛ شما امشب می‌توانی آن حال علی(ع) را در خلوت خود درک کنی؟ به اندازه‌ی ارزنی و کمتر از آن شک نکن که ان شاءالله از این حدیث کسا امشب عنایتی شامل حال شما خواهد شد.

سخن گفتن درباره حضرت زهرای مرضیه(س)، کار بسیار دشواری است. درمورد فاطمه(س)، خداوند در قرآن سخن گفته است؛ درمورد فاطمه(س)، پیغمبر(ص)، شوهرش علی(ع)، ملائکه و جبرئیل سخن گفته اند. بزرگان و علمای عالم درباره‌ی ایشان با احتیاط سخن گفته اند. از عهده‌ی کسی بر نمی آید؛ فقط به جهت تیمُن و تبرکت سخنانی گفته می شود.

ما چه طور می توانیم فاطمه(س) بشناسیم؟ چه طور می توانیم امام حسین(ع) بشناسیم در حالی که درباره‌ی وجود وسیع امام حسین(ع)، فقط سالی ده روز در ایام محرم مطالبی گوش می دهیم. آیا اینگونه می شود امام حسین(ع) را شناخت؟ از فاطمیه ی پارسال تا امسال ظرف مدت 365 روز و هر روز 24 ساعت، چه قدر زمان صرف شناخت فاطمه زهرا(س) کرده‌ایم؟ آیا می شود یک سال به سراغ کسی نرفت و معرفتش را به دست آورد؟ آیا چنین چیزی ممکن است؟ اگر ما دو ماه به خواهرمان زنگ نزنیم و حال او را نپرسیم، وقتی به او زنگ بزنیم می گوید: چه عجب! پارسال دوست، امسال آشنا! نکند دم در مجلس به ما اینگونه گفته شود… و از پارسال تا حالا نه تحقیقی کرده باشیم؛ نه منبری رفته باشیم؛ نه توسلی گرفته باشیم و نه سؤالی کرده باشیم. آیا می شود طی چهار، پنج روز به ابعاد مختلف فاطمه زهرا(س) معرفت پیدا کرد؟ خیر، فاطمه زهرا(س) تک بعدی نیستند. وجود ایشان تنوع گستره دارد. هر کدام از ابواب و ابعاد را باز کنی، دلت می خواهد مدت ها تماشایش کنی و آن کلمات را نگاه کنی.

ابعاد وجودی حضرت زهرا در ارتباط با پیامبر اکرم(ص)

یک بعد وجودی حضرت زهرا(س)، در ارتباط با پیغمبر اکرم(ص) است. همین کافی است که پیامبر(ص) فرمودند: او پاره‌ی تن من است؛ روح من، در بدن من است؛ هر که او را آزار دهد مرا آزار داده است؛ هر که مرا آزار دهد خدا را آزار داده است، هر که خدا را آزار دهد جهنمی خواهد بود.

پس امروز من و شما برای پیغمبر عزاداری می کنیم؛ چون پاره‌ی تن پیغمبر(ص) را بین در و دیوار گذاشتند و روح پیغمبر آزرده شده است. اگر امروز به سینه می زنیم، برای پیغمبر(ص) به سینه می زنیم. امروز یا زهرا گفتنِ ما، معنای یا رسول الله می‌دهد. ما به زخم ها و حراجات پیغمبر(ص) ناله میزنیم.

پیغمبر(ص) یک شخص معمولی نسیت. خداوند عالم را خلق کرد تا آدم را بیافریند، آدم را آفرید تا 124000 پیغمبر را بیافریند، آنها مقدمه شدند تا رسول الله(ص) خلق شود و رسول الله(ص) خلق شد تا فاطمه(س) به وجود بیاید. همه‌ی عالم، پیغمبر(ص) است و فاطمه(س) وجود نازنین این پیغمبر(ص) است. این یک بُعد وجودی حضرت زهرا(س) است که باید در این بعد وجودیشان تحقیق کنیم.

ابعاد سخن و بیان حضرت زهرا(س)

بُعد دیگر ایشان، بعد سخن و بیان حضرت زهرا(س) است. وقتی خطبه‌ی ایشان را در مسجد می خوانیم، گمان می‌کنیم همه‌ی بُعد وجودی ایشان در این سخنرانی خلاصه می‌شود، در حالی که این یک بعد وجودی ایشان است. حضرت زهرا(س) وقتی به مسجد رفتند؛ خُمُر (مقنعه) را انداختند که تا زیر سینه می‌آمد، عبا را که به زمین کشیده می‌شد سر کردند، کمر را محکم بستند، روبند را زدند و به زنان بنی هاشم گفتند دور مرا بگیرید که بین زنان بنی هاشم مشخص نشود، به مسجد رفتند و پرده کشیدند و پشت پرده سخن گفتند. این کار را بعد از اینکه درِ خانه اش را سوزاندند و به زور از شوهرش بیعت گرفتند، فرزندش سقط و سینه‌اش مجروح شده، انجام داده است. به محض اینکه فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم، صدای گریه بلند شد؛ مرد و زن گریستند گویی پیغمبر(ص) صحبت می کردند. صبر کردند تا آرام شوند مردم دوباره گریه کردند آرام شدند و دوباره گریستند. ایشان شروع به سخن گفتن کردند و سخنان را گفتند. آهی کشیدند و فرمودند: بگیرید، ببرید، بخورید، دو پُشته روی شترهایتان بار کنید، اما بدانید این بار به منزل نخواهد رسید؛ پشت این مرکب زخم است؛ پاهای این مرکب آبله زده است. ای کسانی که جهان مداری را بدون استحقاق، مرکبِ سواری خود کرده‌اید و داغ و نشان بردگی بر پیکر مردم زده اید! شما دست به تاراجِ تأسیس‌گاه اصلی اسلام زده اید. مهتاب زد و دزد رسوا شد (در تمام تاریخ پرده از چهره‌تان برداشته شد) به هوش باشید من آگاهیِ خطر هستم (اعلام خطر به شما می کنم. نتیجه‌ای نخواهید گرفت).

به چیدمان جملات دقت کنید؛ جرأت و جسارت اینگونه سخن گفتن ایشان، در مقابل دشمنان را دقت کنید.

ابعاد زهد و پارسایی حضرت زهرا(س)

در زمان قدیم پشتی‌هایی از جنش پشم شتر بود که اگر با لباس هم به آن تکیه می زدی، بدنت خارش می گرفت. پیغمبر آمدند و دیدند فاطمه در حیاط نشسته است و عبایی از پشم شتر به سر دارد، با یک دست آسیاب می‌گرداند و با یک دست گهواره تکان می‌دهد یا بچه شیر می‌دهد. پیامبر با آن وسعت وجودی گریه‌شان گرفت. فاطمه(س) سر بلند کرد و اشک های پدرش را دید. پیامبر(ص) فرمود: فاطمه جان تلخی های دنیا را در مقابل شیرینی قیامت قرار بده آن وقت گوارا می شود و دیگر دنیا تلخی ندارد. زهرا(س) یک جمله جواب داد: الحمدلله علی نعمائه و شکر لله علی آلائه. آلاء معانی مختلف دارد یک معنایش، محبت است. خدا را به خاطر نعمت هایش و محبتش شکر می کنم. من حامد هستم چون به جز نعمت نمی بینم پس شاکر هستم چون خدا من را دوست دارد.

این جمله را خدا شنید، قیمت گذاشت و خرید؛ جرائیل را نازل شد و فرمود: به زهرا(س) بگو قیمت این کلامت این است: در عوض حمد و شکر فاطمه آیه نازل شد: وَ لَسَوْفَ يُعْطيکَ رَبُّکَ فَتَرْضي[2] خدا در روز قیامت آنقدر از امت تو می‌بخشد که تو و فاطمه(س) راضی شوید. می‌دانید پیغمبر(ص) چه زمانی راضی می‌شود؟ وقتی که منادی ندا دهد داخل بهشت شو دیگر یک گنهکار از امتت نمانده است.

چه کسی توانسته است خداوند را اینگونه شکر کند؟

ابعاد اجتماعی حضرت زهرا(س)

حضرت فاطمه(س) ، یک رکن و ستون امیرالمؤمنین علی(ع) است. علی(ع) کیست؟ علی(ع) رکن و ستون عرش خداست. عرش خدا برروی دوش علی(ع) است. علی(ع) ستون و پایه‌ی عرش است و ستونِ علی(ع)، فاطمه(س) است. حضرت رسول(ص) فرمود: علی جان تو دو رکن داری. یکی من هستم که وقتی وفات کنم می شکند و تمام بار، بر دوش فاطمه(س) می افتد. رکن دیگر فاطمه(س) است وقتی فاطمه(س) هم شکست، تو خانه نشین می شوی.

تا میلاد فاطمه زهرا(س) در این حدیث تفکر کنید:

تا میلاد حضرت زهرا(س) فکر کنید 1- رسول الله(ص) کیست؟ 2- مقام این پیامبر(ص) چیست؟ 3- گفتار این پیامبر(ص) چیست؟ 4- رفتار این پیغمبر(ص) چگونه است؟ 5- مقام این پیامبر(ص) چه قدر بلند است؟ که جبرائیل بیاید و او را از مکه به مسجد الاقصی ببرد و سیر آسمانی بدهد.6- کلامش چیست؟ وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوي، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحي[3] چنین بشری اگر بلند شود، صحبت کند، بخندد، گریه کند و … روی حساب و کتاب است.

پیامبر(ص) در مورد ابوذر فرمود: آسمان بر راستگوتر از ابوذر، سایه نینداخته است. یعنی در کلام ابوذر شائبه وجود ندارد. حدیث از ابوذر نقل شده است:

در جمعی بودیم و جمعیت زیاد بود و مسجد از جمعیت، موج می زد. ناگهان در میان مجلس، پیامبر(ص) قیام کرد و به‌پاخاست، قدری ایستاد و رکوع کرد، ایستاد و به سجده رفت و از سجده بلند شد و ایستاد و سپس به در مسجد اشاره کرد و فرمود: هرکس اراده دارد آدم(ع) را با همه‌ی علمش مشاهده کند، و هرکس اراده دارد نوح(ع) را با همه‌ی فهمش مشاهده کند، هرکس اراده دارد ابراهیم(ع) را در مقام خلّت مشاهده کند، موسی(ع) را در مقام مناجات مشاهده کند، عیسی(ع) را در مقام سیاحت نظاره کند، ایوب(ع) را در مقام صبر به نظاره بنشیند، پس به مردی که وارد می‌شود نگاه کند. همه برگشتند؛ دیدند علی(ع) داخل شد. پیامبر(ص) فرمود: همان جا بایست. ایشان ایستادند. پیامبر(ص) فرمود: الذی هو الشمس و القمر الساری و کوکب الدرّی، این علی(ع) خورشید است و ماهی که می گردد و ستاره‌ی درخشان است.

در منظومه‌ی ما دو جرم وجود دارد: یک جرم ظلمانی است (زمین)؛ یک جرم نورانی است. اگر نوری در این منظومه است، اگر از خورشید است؛ علی(ع) خورشید است. اگر از ماه است؛ علی(ع) ماه است. اگر از ستاره است؛ علی(ع) ستاره است. این علی(ع) رکنش فاطمه(س) است؛ حالا ببین فاطمه(س) کیست. ببین امشب به عزای چه کسی می خواهی ناله کنی. زهرای علی را که شکستند؛ بیست و یک سال زانوی غم در بغل، در خانه نشست و غریب و مظلوم شد.

تلکیف ما

تکلیف ما این است که :

1- گریه کنیم. گریه‌ی بر زهرا(س) را باید از علی(ع) یاد بگیریم. امام حسن(ع) فرمودند: ما بعد از مادرم نمی توانستیم اسم مادرمان را در خانه ببریم چون آن روز، تمام روز پدرم گریه می‌کرد. چشم تا با علی(ع) سنخیت پیدا نکند، نمی‌تواند بر زهرا(س) گریه کند. آن چشم هایی که علی(ع) بین هستند و علی شناس، آنها می توانند گریه کنند.

2- معرفی: تک تک ما در معرفی فاطمه(س) مسئول هستیم؛ در معرفی علی(ع) مسئول هستیم. این حق زهرا(س) نیست که فقط سالی یک بار، فاطمیه برایش مجلس بگیریم.

مفسر کتاب دُر المنصور از دشمنان اهل بیت است. نعوذ بالله درباره آیه‌ی لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَاری می گوید آیه درباره علی بن ابیطالب(ع) نازل شده است. شراب خورد، مست شد، به نماز ایستاد و سوره ی کافرون را برعکس خواند و این آیه آمد که وقتی مست هستی به نماز نزدیک نشو و این مطلب را از تاریخ طبری نقل می‌کند که سراسر جعل حدیث درباره علی بن ابیطالب(ع) است.

دفاع از این علی(ع) گردن تک تک ماست، علما، حکما، حاکمان، بزرگان و من و شما.

3- توسل

این توسل مخصوص چهارشنبه های آخر سال است؛ هم سال قمری هم سال شمسی:

چهل مرتبه خوانده شود:

«بسم الله الرحمن الرحيم بِفَضلِ بسم الله الرحمن الرحيم بِبَرَكَةِ بسم الله الرحمن الرحيم يا اَباَالغَیث أَغِثني، نادِعليّاًّ مَظهَرَ العجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوائِب كُلِّ هَمٍّ وغَمٍّ سَيَنجَلي بِولايَتِكَ يا علیُ يا عليُ يا علي».

[1] آیه 35 سوره مائده

[2] آیه 5 ضحی

[3] آیه 3 و 4 نجم