بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و دعای خیر برای همه‌ی عزیزان

تاريخ  :  1395/12/05

منتظران! این روزها، عزیز زهرا(س)، هم او که شال عزا به گردن، غریبانه در کنار قبر پنهان مادر بزرگوارشان عزاداری می کند و همچنین برای امر فرجش دعا می‌کند.

خدا را قسم می دهیم به غربت مهدی فاطمه(عج) دعای ایشان برای امر فرج را به استجابت برساند و چشم عدالت پیشگان را روشن نماید.

رسول اکرم(ص) فرمودند: آی مردم! آیا شما را به مهدی (عج) بشارت ندهم؟

گفتند: آری یا رسول الله.

ایشان فرمودند: بدانید خداوند متعال در امت من، سلطانی عادل و امامی دادگر مبعوث می‌کند که زمین را از عدل و داد پُر می‌کند همانطوریکه از ظلم و جور پر شده باشد ایشان نُهمین فرزند از فرزندانِ پسرم حسین(ع) می‌باشد، نام ایشان، نامِ من و کنیه‌ی ایشان، کنیه‌ی من است.

کمترین وظیفه‌ای که در دوران غیبت ایشان بر عهده داریم همانا دعا کردن برای امر فرج و انتظار فرج کشیدن است، باشد که توفیق آن را خداوند متعال به همه‌ی ما ارزانی بدارد.

و اما این نوشته‌ها، به بهانه‌ی غربت امیرالمؤمنین(ع) می‌باشد که خداوند محبت ایشان را زینت دل‌ها و سبب آفرینش بهشت قرار داده‌ است و فرمودند: اگر همه‌ی مردم در محبت ورزیدن به علی بن ابیطالب(ع) اجماع می‌کردند خداوند متعال دوزخ را خلق نمی‌کرد.

رسول خدا(ص) فرمودند: ای علی! شیعیانت را به دَه خصلت مژده بده:

1) حلال زادگی؛ 2) خوش عقیده بودن؛ 3) خداوند متعال آنان را دوست دارد؛ 4) وسعت قبر؛ 5) نور در مقابل دیدگانشان به جهت عبور از صراط؛ 6) رفع فقر از مقابل چشمانشان و بی نیازی دلهایشان؛ 7) دشمنی خداوند متعال با دشمنانشان؛ 8) ایمنی از عذاب؛ 9) فرو ریختن گناهان و بدی های آنان؛ 10) آنان در بهشت با من هستند و من نیز با آنان هستم.

از خداوند متعال مسئلت داریم که در حبّ اهل بیت(ع) به آن درجه برسیم که آثار آن را در جسم و روح مان ببینیم و دیگران نیز شاهد آن باشند زیرا فرمودند: هرکس ما خانواده را دوست بدارد و محبت ما در قلبش رسوخ کند، چشمه‌های حکمت بر زبانش جاری می‌گردد و ایمان در قلبش نو و تازه می‌گردد و همچنین عمل هفتاد پیامبر و هفتاد صدّیق و هفتاد شهید و هفتاد عابدی که هفتاد سال عبادت کرده باشند، به او عنایت می‌شود.

البته می‌دانیم که همواره، حبّ و بغض همراه هم هستند، نمی توان کسی را دوست داشت اما دوست او را، دوست نداشته باشیم و کسی را دوست داشته باشیم و دشمنان او را دشمن نداشته باشیم.

در اسلام شیعه، تولّی و تبرّی دو بال برای پروازِ ملکوتی هستند البته هردو بال به همراه یکدیگر، نَه کم و نَه بیش!

فضیل بن یسار گفت: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا حبّ و بغض از ایمان است؟

ایشان فرمودند: مگر ایمان جز، حبّ و بغض است؛ سپس آیه‌ای تلاوت فرمودند که معنای آن چنین است: خداوند ایمان را محبوب شما گردانید و او را در دلهای شما زینت داد و کفر و بدکاری ها و گناهان را به شما مکروه نشان داد، اینان راه‌یافتگانند.

آیا می‌توان هم اهل بیت(ع) را دوست داشت و هم ظالمان و غاصبانِ حق آنان را، در حقیقت هم با ظالم بود و هم با مظلوم؟

آیا مظلومه‌ای مانند حضرت زهرا(س) و مظلومی مانند امام علی(ع)، با آنهاییکه از هیچ بدی در حق آنان کوتاهی نکرده‌اند، مانند هم هستند؟

یورش به خانه‌ای که نورِ آیه نور بر سقف آن می‌درخشید و نزولِ آیه تطهیر در حُجره‌اش و تهجدِ چهل شبانه‌ی رسول اکرم(ص) پشتِ پنجره اش و اجابت تمامِ دعای دعاکنندگان با توسل به دستگیره‌ی دَرَش، آن را در میان آسمان‌ها و زمین ممتاز کرده بود، آیا ظلم و آنهم بزرگترین ظلمِ عالَم نیست؟!

گویا اعراب جاهلی جرأتی عجیب در حرمت شکنی داشتند که بعد از اسلام آوردن هم، هنوز برخی از آنان این عادت را حفظ کرده بودند و گاهی در زمان پیامبر(ص) هم از خودشان بروز می‌دادند.

زمانیکه پیامبر(ص) در قید حیات بودند و بر مسند حکومت قرار داشتند و آنان محکوم بودند، بر آن حضرت، جرأت می‌کردند، گاهی آرزوی رحلت پیامبر(ص) و خیال ازدواج با همسرش را در سر می‌پروراندند؛ گاهی با عبارات توهین آمیزی همسران پیامبر(ص) را مخاطب قرار می دادند.

آه که چه جرأتی داشتند!

زمانیکه این قوم، خود به حکومت رسیدند و اهل بیت پیامبر(ص) به ظاهر محکوم و مقهور گردیدند، آیا به جهت پیگیری اهدافشان، جرأت نخواهند کرد سیلی به صورت دختر پیامبر(ص) بزنند؟ زیرا دخت گرامی پیامبر(ص) است؟ یا چون همسر علی(ع) است؟ یا چون مصیبت زده است آنهم به بزرگ‌ترین مصائب؟

نه فقط رعایت ایشان را نکردند بلکه هر کدام از این موارد، به جرأت ایشان افزود.

یکی از علمای بزرگ اهل سنت از رسول اکرم(ص) نقل می کند که ایشان فرمودند: چون به دخترم فاطمه(س) می‌نگرم به یاد می‌آورم آنچه را که بعد از من بر سرِ او خواهد آمد و حال آنکه در خانه‌اش ذلّت وارد گردیده و از وی هتک حرمت شده، حق او غصب شده، از ارثش منع شده، پهلویش شکسته شده، و جنین او سقط گردیده و او فریاد بر می آورد« یا محمداه » و کسی به او جواب نخواهد داد پس او اولین کسی از اهل بیت من می‌باشد که به من ملحق گردیده، پس بر من وارد می‌شود، درحالیکه محزون، مکروب، مغموم و مقتول است!

راستی این سوال پیش می‌آید که چرا امیرالمؤمنین علی(ع) از ایشان دفاع نکردند؟!

انشاالله به این سوال فردا پاسخ خواهم داد.

و اما آیه‌ای که امشب بیان می‌شود، آیه 9 سوره‌ی مبارکه حشر است:

« وَ يُؤْثِرُونَ عَلي‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

« و هرچند در خودشان احتیاجی باشد، دیگران را بر خودشان مقدم می‌دارند و کسانی که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شده‌اند رستگارانند ».

حافظ حسکانی حنفی گفت: ابوعبدالله شیرازی با سند خود از ابوهریره برای ما روایت کرد که گفت:

مردی نزد پیامبر(ص) شرفیاب شد و از گرسنگی خود شکایت کرد. حضرت او را به خانه‌ی همسرانشان فرستادند. آنان گفتند: چیزی جز آب در نزد ما نیست.

حضرت فرمودند: کیست که امشب این مرد را میهمان کند؟

علی(ع) فرمود: من، ای رسول خدا!

علی نزد فاطمه آمد و داستان را به ایشان گفت. فاطمه(س) پاسخ دادند: جز غذای کودکان چیزی نداریم اما آن را به میهمانمان می‌دهیم.

علی(ع) فرمود: کودکان را بخوابان و من چراغ را به خاطر میهمان خاموش می‌کنم.

فاطمه(س) این کار را انجام داد و میهمان غذا خورد. چون صبح گردید خداوند برایشان این آیه را نازل نمود: « وَ يُؤْثِرُونَ عَلي‏ أَنْفُسِهِمْ ».

او همچنین روایت می‌کند: عقیل با سند خود از مجاهد از ابن عباس درباره‌ی این کلام الهی « وَ يُؤْثِرُونَ عَلي‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ » به ما خبر داد که گفت: این آیه درباره‌ی علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نازل شده است.

ذکر امشب:

صد مرتبه « یا مُحَمَدُ یا علی یا علیُ یا محمد اِکفیانی فَاِنَّکُما کافیان وَ انصُرانی وَ إِنَّکُما ناصِران.

و امشب نیز توسلی به حضرت صاحب الزمان(عج) داشته باشیم:

هفتاد مرتبه « یا فارِسَ الحِجاز ادرکنی یا اباصالح المهدی اَدرکنی یا اباالقاسِم ادرکنی وَ لَما تَدَاعْنی فَإِنّی عاجزٌ ذلیل».