قصد داشتم امسال از سورههای قرآن؛ آیات مربوط به اهلالبیت علیهمالسلام را بحث کنم، اما توفیق یار نشد. بر آن شدم هر شب قسمتهایی از مطالب آماده شده را تقدیم به شیفتگان حضرت زهرا سلاماللهعلیها کنم.
استادم که خدایش رحمت کند، میفرمود: اگر نتوانی از تکتک آیات قرآن به معرفت امام علی علیهالسلام برسی نه علی علیهالسلام را شناختهای و نه قرآن تلاوت کردهای.
حدیث شب اول:
معاویه وارد مکه شد و از احوال و اوضاع آنجا پرسوجو کرد. عدهای گفتند: آیا میدانی که ابنعباس تفسیر قرآن میکند؟! معاویه گفت: خب ابنعباس تفسیر نکند پس چه کسی تفسیر کند؛ او پسر عم رسول خدا است و از بنیهاشم میباشد. گفتند: تفسیر میکند اما همه آیات را به نفع علی بنابیطالب، و ما از این موضوع ناراحت هستیم. معاویه گفت: من خودم به مجلس او میروم و به این موضوع رسیدگی میکنم. پس معاویه وارد مجلس تفسیر ابنعباس شد، ابنعباس آن چنان تفسیر میکرد که معاویه جایی برای اعتراض ندید. پس از پایان مجلس از ابنعباس پرسید تو تفسیر قرآن میکنی یا فضائل علی را مطرح میکنی؟!
ابنعباس پاسخ داد: تو بگو کجای قرآن است که فضائل علی ابنابیطالب در آن نباشد؟! من از خودت سوال میکنم ای معاویه بگو آیه «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»[1] برای کیست؟
معاویه گفت: رسول خدا فرمود که منذرِ این امت من هستم و هادی وجود علی ابنابیطالب است، ولی ابنعباس آیا تو باید این آیه را بخوانی؟
ابنعباس گفت: ای معاویه تو بگو آیه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»[2] درباره کیست؟
معاویه گفت: این هم قصه طهارت و عصمت علی ابنابیطالب و اهل بیتش است. درست ولی آیا تو باید این آیه را بخوانی؟
ابنعباس گفت: خودت بگو ای معاویه آیه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»[3] درباره کیست؟
معاویه گفت: زمانی که علی ابنابیطالب انگشتر به فقیر در راه خدا داد، این آیه نازل شد. ولی آیا تو حتماً باید این را بین مردم بخوانی و تفسیر کنی؟
ابنعباس گفت: معاویه آیه «عَمَّ يَتَسَاءلُونَ،عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»[4] را بگو در حق کیست؟
معاویه گفت: رسول خدا فرموده که خبر عظیم علی ابنابیطالب است که هم مردم دربارهاش میپرسند و هم من از علی خواهم پرسید. ابنعباس آیات دیگری وجود ندارد که بخوانی؟!
ابنعباس گفت: بگو درباره آیه «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»[5]؟
معاویه گفت: رسول اکرم فرمود که حبل الله علی ابنابیطالب است،دست به دامان علی بزنید و جای دیگر نروید ولی ابنعباس،آیهای دیگر بخوان!
ابنعباس گفت: من تفسیر میکنم. معاویه تو خودت بگو این آیه در مورد کیست؛ «كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ»[6]؟
معاویه گفت: این هم داستان علی است که خداوند همه علوم جاری را در سینه علی تعریف کرده است.
ابنعباس گفت: بگو در مورد این آیه چه میدانی؛ «فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ»[7]؟
معاویه گفت: جریان مباهله است با اهل نجران که خدا در این آیه علی را نفس پیغمبر معرفی میکند. ولی تو آیهای دیگر بخوان.
ابنعباس گفت: از این هم بگذریم بگو دربارۀ آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ»[8]؟
معاویه گفت: در روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخن از خودت بود یا خدا؟ رسول خدا فرمود امر رسالت بوده، شخص رو کرد به رسول خدا و گفت از خدا بخواه بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی چشم همه دشمن علی را هلاک کرد. ابنعباس من همه اینها را میدانم اما تو چرا این دسته آیات را تفسیر میکنی؟!
ابنعباس گفت: اگر من بخواهم آیه «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ»[9] را تفسیر کنم، چه بگویم؟
معاویه گفت: این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی ابنابیطالب است و من قبول دارم.
ابنعباس گفت: چه میگویی دربارۀ آیه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»[10]، بگو این آیه در مورد کیست؟
معاویه گفت: این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی ابنابیطالب است، ولی تو آیهای دیگر بخوان.
ابنعباس برخاست و گفت: معاویه تو بگو من کجای قرآن را بخوانم که فضل علی ابنابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!
معاویه گفت: آیه «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا»[11] را بخوان.
ابنعباس گفت: این آیه هم فضل علی است.
معاویه گفت: علی در این آیه چه میکند؟ این آیه در باب زلزله قیامت است، کجایش مربوط به علی میشود؟
ابنعباس گفت: نشنیدی که بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزلهای بر مدینه آمد که همۀ مردم از شدت وحشت از خانهها بیرون دویدند و علی در میانشان حاضر شد و این آیه را خواند، پای بر زمین زد و گفت زمین ابوتراب به تو امر میکند آرام گیری.
معاویه که از غضب به خود میپیچید، گفت: ابنعباس راحت بگو تا قرآن هست علی هم خواهد بود.[12]
حقیقتاً که یا علی جان قابل وصف نیستی.
در حروف ابجد هم:
علی بنابیطالب 217
لایوصف 217
[1] . (سوره رعد، آیه 7)
[2] . (سوره احزاب، آیه 33)
[3] . (سوره مائده، آیه 55)
[4] . (سوره نبا، آیات 1 و2)
[5] . (سوره آل عمران، آیه103)
[6] . (سوره الرعد، آیه 43)
[7] . )سوره آل عمران، آیه61)
[8] . (سوره المعارج، آیه1)
[9] . (سوره مائده، آیه67)
[10] . (سوره مائده، آیه3)
[11] . (سوره الزلزلة، آیه 1)
[12] . بحار الانوار، ج 44، ص 125.